نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

طنز رمان‌ها

  • نویسنده موضوع Zahra.D_T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 55
  • بازدیدها 1,795
  • کاربران تگ شده هیچ

Zahra.D_T

تدوینگر ازمایشی
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,260
پسندها
20,138
امتیازها
43,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #1
توی این تایپک قسمت‌های طنز یه رمان رو بفرستید و اگه خواستید زیرش نام رمان رو هم بنویسید، همین‌طور نویسند رمان‌ها می‌تونن یه گفت و گوی طنز بین کارکترهاشون بنویسن و اینجا ارسال کنن.
 

Zahra.D_T

تدوینگر ازمایشی
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,260
پسندها
20,138
امتیازها
43,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #2
کریس: تو چشمم رو کور کردی!
کارلوس: وای خدا.
کریس: میگم تو چشم منو کور کردی، چشم منو.
کارلوس: باشه ببخشید.
کریس: کارلوس میفهمی تو چشم منو کور کردی!
کارلوس: غلط کردم!
کریس: با یه ببخشید چشم من خوب نمیشه.
کارلوس: الان که مشکلی نداره.
کریس: مهم اینه که تو چشمم رو کور کردی!
کارلوس: ... .
#رعدمرگ
 

Death Stalker

هنرمند انجمن
سطح
44
 
ارسالی‌ها
5,170
پسندها
155,800
امتیازها
80,673
مدال‌ها
30
  • #3
این پسره قدبلند رو که می‌بینی یه نویسنده داستان‌های ترسناک هست که هوش رو از سرت می‌بره! این داستان ترسناک به قدری اون رو توی فضای مجازی وحشتناک جلوه داده که یکی از مخاطبانش، به محض نظر‌دادن به او سریعاً او را بلاک کرده. وی یکی از فیلم‌باز‌ها و طرفداران برنامه شنبه شب زنده* هست و تا حالا هیچ‌کدوم از قسمت‌هاشو از دست نداده. اون یه پسر مرموزه، ساکت اما مرگبار. اون رو می‌تونین به عنوان یه خرس پشمالوی گنده بغل کنید اما به عنوان یه خرس پشمالو زیادی خشنه! شما رو به «مایک سانچز» بزرگ معرفی می‌کنم، ملقب به آتش چندبُعدی!
نفرین دث‌ساید: بذرهای هایدن‌ورد
 
امضا : Death Stalker

آتابای

کاربر حرفه‌ای
سطح
44
 
ارسالی‌ها
2,026
پسندها
104,755
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
  • #4
- دایی... این چیه؟
- دایی اون... وایسا نگاه کنم، آره اون... .
- دایی اون چشم ماهیه خب عزیز من. انگشتت رو بکش بیرون.
- شبیه چشمای باباییه.
- دایی... دایی ببین. این چیه؟
- چیو ببینم؟
- کجاش و میگی؟
- اینجا.
- دایی جون اون پولک ماهیه.
- مثل چشمای بابایی برق می‌زنه.
- دایی این چی؟
- چی؟
- این.
- دایی اون کتفِ چشمای باباته.
- دایی من اینجاش رو میگما.
- خب می‌دونم دیگه اونجا کتفشه.
- نه خیرم نیست! ماهی که کتف نداره... بعدشم، چشمای بابای من کتف نداره.
- چرا دایی جان داره، از اونجایی که بابات همه چی تمام ترشیف داره مطمئن باش چشاش لگن هم داره. تازه یادمه یه بار مامانت اومد گفت چشمای وق زده مُشطبا سگ داره. همین سگ دار بودنش پاچه‌ی ننه بیچاره‌ت رو گرفت؛ وگرنه این زندگی سگی رو دوشش نبود که. از بس که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Zahra.D_T

تدوینگر ازمایشی
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,260
پسندها
20,138
امتیازها
43,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #5
مارک: کریس تو یه دیوانه‌ای!
کریس: مرسی که گفتی خودم نمی‌دونستم.
مارک: ... نه منظورم اینه که... .
الکس: گند زدی دیگه دهنتو ببند.
مارک: :straight-face:
ترکیبی چندتا رمان
 
آخرین ویرایش

Death Stalker

هنرمند انجمن
سطح
44
 
ارسالی‌ها
5,170
پسندها
155,800
امتیازها
80,673
مدال‌ها
30
  • #6
آنه تفنگ را روی میز گذاشت و دست به سینه ایستاد. یکی از ابروهایش را بالا برد و دهانش را کج کرد. این مدل ایستادن واقعاً به او می‌آمد. ویکتور گفت:
- چیه؟!
آنه گفت:
- تا اون جایی که یادمه آخرین باری که نقشه کشیدی، کل شیر آب‌های دستشویی پایگاه را به فنا دادی.
ویکتور در دفاع از خود گفت:
- قضیه اون فرق داشت، تقصیر کریس بود که شیر آب‌ها رو اشتباهی ترکوند، قرار بود فقط شیر آب دستشویی ریک منفجر بشه.
بعد دستی به گردنش کشید و گفت:
- که در نهایت فهمیدیم لوله‌کشی اتاق اون با مال همه فرق داره.
آنه سرش را پایین انداخت و آهی کشید. حتماً قبول‌کردن مسئولیت این گروه برایش خیلی سخت بود. حق هم داشت؛ گروه کریس بیشتر به یک گروه آتش‌پاره مهدکودکی شباهت داشت تا کسانی که با هیولاها می‌جنگند. آنه دوباره موهایش را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Death Stalker

Zahra.D_T

تدوینگر ازمایشی
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,260
پسندها
20,138
امتیازها
43,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #7
مایکل: ویک یادت میاد پارسال رفتیم بیرون توی کوه گم شدی؟
ویک: بابا راست میگی؟ بعدش چی پیدام کردین؟
کریس: نه هنوز تو کوه داریم دنبالت می‌گردیم.
مایکل: :458159-cb52a51dde0f659624b862e153db48f9::thumtbsup:
 

Death Stalker

هنرمند انجمن
سطح
44
 
ارسالی‌ها
5,170
پسندها
155,800
امتیازها
80,673
مدال‌ها
30
  • #8
کال می‌خوره زمین!
هیزل: کاریت نشد؟! خوبی؟! بیا بذار کمکت کنم!
کریس از قصد خودشو میندازه زمین:
اوا خوردم زمین، مایک میشه بهم کمک کنی؟!
مایک:
داری آبروریزی می‌کنی گلابی! بلند شو تا نزدم با خاک همین جا یکیت نکردم، د پاشو دیگه!
 
امضا : Death Stalker

Death Stalker

هنرمند انجمن
سطح
44
 
ارسالی‌ها
5,170
پسندها
155,800
امتیازها
80,673
مدال‌ها
30
  • #9
رنی:
هیزل من سردمه!
هیزل کاپشنشو در میاره میده به رنی.
کریس:
مایک من سردمه!
مایک آتشی در دستش ظاهر می‌کند:
می‌خوای آتیشت بزنم؟!
کریس:
دیگه سردم نیست!
 
امضا : Death Stalker

Death Stalker

هنرمند انجمن
سطح
44
 
ارسالی‌ها
5,170
پسندها
155,800
امتیازها
80,673
مدال‌ها
30
  • #10
ویکتور:
تونی، مغزت از پلاستیک ساخته شده!
تونی:
شاید مغزم از پلاستیک باشه، اما جنس پلاستیکم حرف نداره!
 
امضا : Death Stalker
عقب
بالا