- نویسنده موضوع
- #21
ماهان: حالا میخوای چیکار کنی؟
ماهیار: نمیدونم مغزم نمیکشه.
ماهان: انتظار دیگه ای هم نمیشد داشت.
ماهیار: بیشعور.
ماهان: عمته!
ماهیار: موافقم هم خودش هم دخترش!
ماهان: بی شوخی چیکار میکنی؟
ماهیار: میرم تو حیاط دانشگاه خاکشو میزنم تو سرم.
ماهان: نه خاک خوب نیست با سنگ بزن بلکه فرجی شد عقلت اومد سر جاش، البته با این شانس تو همون یذره گچ داخل مخت می پره بیرون!
ماهیار: ماهان... خیارتو بخور.
#راز_پنهان_برادر
ماهیار: نمیدونم مغزم نمیکشه.
ماهان: انتظار دیگه ای هم نمیشد داشت.
ماهیار: بیشعور.
ماهان: عمته!
ماهیار: موافقم هم خودش هم دخترش!
ماهان: بی شوخی چیکار میکنی؟
ماهیار: میرم تو حیاط دانشگاه خاکشو میزنم تو سرم.
ماهان: نه خاک خوب نیست با سنگ بزن بلکه فرجی شد عقلت اومد سر جاش، البته با این شانس تو همون یذره گچ داخل مخت می پره بیرون!
ماهیار: ماهان... خیارتو بخور.
#راز_پنهان_برادر