متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار آسمان هرگز آبی نبود | نیــکدخت کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Lunaw
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 259
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Lunaw

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
405
امتیازها
4,073
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #1
مجموعه اشعار: آسمان هرگز آبی نبود
نام شاعر: نیکدخت

مقدمه:
آسمان من آبی نبود
مداد رنگی‌هایم،
هرگز،
همرنگ مدادرنگی‌های خدا نبود.
نقاشی‌های من
از جنس بیداری بود.
آسمان را قرمز می‌دید،
فردا را چو برزخی خاکستری،
و در آخرین لحظه‌ی امروز
نقطه‌ی امیدِ مرگ را
سفید...
 
امضا : Lunaw

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • #2
•| بسم رب العشق |•

642650_f51a41dc6db62ddb64ffaea46ee2561e.jpg


ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛
لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.
قوانین بخش اشعار کاربران

پس از ارسال پانزده پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.
تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار

پس...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Lunaw

Lunaw

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
405
امتیازها
4,073
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #3
آن لحظه‌ها
که آرزوهای ما به سلاخ کشیده ‌می‌شد
جوانی ما بود.
آن لحظه‌ها
که ترس،
تنها یاور ما،
در کنارمان قدم می‌زد.
جوانی ما بود.
آن لحظه‌ها که بمب‌های خودخواهی شما
بر سقف آینده‌ی ما می‌ریخت
جوانی‌ما بود
آن لحظه‌ها...
دود سیگار امروز
چه وفادار
عجین شده با آن لحظه‌هاست...
 
امضا : Lunaw
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا