تفسیر شعر شرح و تفسیر غزل شماره 2 دیوان سعدی شیرازی

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 16
  • بازدیدها 737
  • کاربران تگ شده هیچ

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #11

تا به گریبان نرسد دستِ مرگ / دست ز دامن نکنیمت رها


تا دستِ احل گریبان مرا نگیرد و زمان مرگ فرا نرسد . ای معشوق ، دست از دامنت برنمی دارم و رهایت نمی کنم .

گریبان = بخشی از جامه که پیرامون گردن قرار گیرد ، یقه
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #12

دوست نباشد به حقیقت ، که او / دوست فراموش کند در بلا


آن کسی که دوست را در محنت و گرفتاری فراموش کند ، حقیقتاََ دوست نیست . ( دوست حقیقی نیست )

به حقیقت = حقیقتاََ و واقعاََ
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #13

خستگی اندر طلبت راحت است / درد کشیدن به امید دوا


در راه طلب کردن تو هر جراحتی که به طالب وارد آید ، عین راحت است . همچنانکه کسی به امید رسیدن به دارو ، درد را تحمل می کند . مصراع دوم ، تمثیلی است برای تأکید معنی مصراع اول .

خستگی = ریش ، جراحت
راحت = آسایش و آرامش
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #14

سر نتوانم که برآرم چو چنگ / ور چو دفم پوست بدرّد قفا


من همانند چنگ قادر به بلند کردن سر و اعتراض کردن نیستم . حتی اگر پوستم بر اثر سیلی ضربه هایی که بر من نواخته می شود مثل دف از هم بدرد .

سر برآوردن = سر را بلند کردن
چنگ = از سازهای زهی قدیم که سری خمیده داشت و با انگشتان می نواختند ( واژه نامه موسیقی ایران زمین )
دف = از خانواده آلات موسیقی ضربی یا کوبه ای است که به آن دایره نیز می گویند
قفا = سیلی ]

*در این بیت شاعر به چنگ و دف تشبیه شده است
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #15

هر سحر از عشق دَمی می زنم / روزِ دگر می شنوم بر ملا


هر بامدادی که از عشق سخن می گویم . روز دیگر ، آن اظهار عشق را آشکارا از دیگران می شنوم .

دم زدن = سخن گفتن
برملا = آشکار و ظاهر
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #16

قصۀ دردم همه عالَم گرفت / در که نگیرد نَفَسِ آشنا ؟


داستان دردِ عشقم همه جهان را فرا گرفت ، نفسِ آشنا در چه کسی تاثیر نمی کند ؟ ( چه کسی می تواند از تاثیر نفسِ آشنای سعدی در امان بماند ) .

آشنا = یار و دوست
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,913
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #17

گر برسد ناله سعدی به کوه / کوه بنالد به زبانِ صدا


اگر ناله سعدی به کوه برسد ، کوه با زبان پژواک ، آن ناله را منعکس خواهد کرد . ( کوه هم از نالۀ سعدی متأثر می شود )

صدا = پژواک ، انعکاس صوت
 
امضا : SAN.SNI
عقب
بالا