S .sunny. کاربر انجمن سطح 15 ارسالیها 395 پسندها 7,144 امتیازها 24,973 مدالها 12 23/2/21 نویسنده موضوع #81 باران که شدی مپرس این خانه ی کیست سقف حرم و مسجد و میخانه یکی ست باران که شدی پیاله ها را نشمار جام و قدح و کاسه و پیمانه یکی ست امضا : .sunny.
باران که شدی مپرس این خانه ی کیست سقف حرم و مسجد و میخانه یکی ست باران که شدی پیاله ها را نشمار جام و قدح و کاسه و پیمانه یکی ست
S .sunny. کاربر انجمن سطح 15 ارسالیها 395 پسندها 7,144 امتیازها 24,973 مدالها 12 23/2/21 نویسنده موضوع #82 دیشب که باران آمد ؛ می خواستم سراغت را بگیرم اما خوب می دانستم ؛ اینبار هم که پیدایت کنم ؛ باز زیر چتر دیگرانی . . . امضا : .sunny.
دیشب که باران آمد ؛ می خواستم سراغت را بگیرم اما خوب می دانستم ؛ اینبار هم که پیدایت کنم ؛ باز زیر چتر دیگرانی . . .
S .sunny. کاربر انجمن سطح 15 ارسالیها 395 پسندها 7,144 امتیازها 24,973 مدالها 12 23/2/21 نویسنده موضوع #83 دریای منی مرا به طوفان بسپار دستور بده،بگو به من، جان بسپار بر دوش تو گر جنازه ام سنگین بود تابوت مرا به باد و باران بسپار امضا : .sunny.
دریای منی مرا به طوفان بسپار دستور بده،بگو به من، جان بسپار بر دوش تو گر جنازه ام سنگین بود تابوت مرا به باد و باران بسپار
S .sunny. کاربر انجمن سطح 15 ارسالیها 395 پسندها 7,144 امتیازها 24,973 مدالها 12 23/2/21 نویسنده موضوع #84 شیشه پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟ چه بگویم با تو ؟دلم از سنگ که نیست گریه در خلوت دل ننگ که نیست چه بگویم با تو ؟ که سحرگه دل من باز از دست تو اي رفته ز دست سخت در سینه به تنگ آمده بود امضا : .sunny.
شیشه پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟ چه بگویم با تو ؟دلم از سنگ که نیست گریه در خلوت دل ننگ که نیست چه بگویم با تو ؟ که سحرگه دل من باز از دست تو اي رفته ز دست سخت در سینه به تنگ آمده بود
S .sunny. کاربر انجمن سطح 15 ارسالیها 395 پسندها 7,144 امتیازها 24,973 مدالها 12 23/2/21 نویسنده موضوع #85 به باران دل نبند که هر چهار فصل دیوانهات خواهد کرد اگر ببارد ، از شوق اگر نبارد ، از دلتنگی … امضا : .sunny.
S .sunny. کاربر انجمن سطح 15 ارسالیها 395 پسندها 7,144 امتیازها 24,973 مدالها 12 23/2/21 نویسنده موضوع #86 باران که میزند ؛ هـمه چیز تازه می شود حتّی داغِ نبودن ِ تو . . . امضا : .sunny.
S .sunny. کاربر انجمن سطح 15 ارسالیها 395 پسندها 7,144 امتیازها 24,973 مدالها 12 23/2/21 نویسنده موضوع #87 دمش گرم ، باران را می گویم … به شانه ام زد و گفت : خسته شدی ، امروز تو استراحت کن ، من به جایت می بارم . . . امضا : .sunny.
دمش گرم ، باران را می گویم … به شانه ام زد و گفت : خسته شدی ، امروز تو استراحت کن ، من به جایت می بارم . . .
S .sunny. کاربر انجمن سطح 15 ارسالیها 395 پسندها 7,144 امتیازها 24,973 مدالها 12 24/2/21 نویسنده موضوع #88 چه کنم حرف نگفته زیاد دارم ولی مثل حرف توی دلم ماندی امضا : .sunny.
S .sunny. کاربر انجمن سطح 15 ارسالیها 395 پسندها 7,144 امتیازها 24,973 مدالها 12 24/2/21 نویسنده موضوع #89 ﺩﺭ ﮐﺎﻓﻪ ﮐﻨﺞ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻫﻢ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﻗﻬﻮﻩ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﺩﯾﻢ ! ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﺎﻓﯽ ﺗﻠﺦ ﺑﻮﺩ امضا : .sunny.
S .sunny. کاربر انجمن سطح 15 ارسالیها 395 پسندها 7,144 امتیازها 24,973 مدالها 12 24/2/21 نویسنده موضوع #90 لطفا ناگهانی رخ بده .. غافلگیرم کن ... لحظه ای اتفاق بیفت که اصلا فکرش را هم نکنم ...! امضا : .sunny.