متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها آیا به خوندن دلنوشته علاقه داری؟

  • نویسنده موضوع .sunny.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 158
  • بازدیدها 2,884
  • کاربران تگ شده هیچ

چقدر از دلنوشته‌هام لذت بردید؟


  • مجموع رای دهندگان
    3
  • این نظر سنجی بسته خواهد شده .
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

.sunny.

کاربر انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
395
پسندها
7,144
امتیازها
24,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #81
باران که شدی مپرس این خانه ی کیست

سقف حرم و مسجد و میخانه یکی ست

باران که شدی پیاله ها را نشمار

جام و قدح و کاسه و پیمانه یکی ست
 
امضا : .sunny.

.sunny.

کاربر انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
395
پسندها
7,144
امتیازها
24,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #82
دیشب که باران آمد ؛ می خواستم سراغت را بگیرم
اما خوب می دانستم ؛ اینبار هم که پیدایت کنم ؛ باز زیر چتر دیگرانی . . .
 
امضا : .sunny.

.sunny.

کاربر انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
395
پسندها
7,144
امتیازها
24,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #83
دریای منی مرا به طوفان بسپار
دستور بده،بگو به من، جان بسپار
بر دوش تو گر جنازه ام سنگین بود
تابوت مرا به باد و باران بسپار
 
امضا : .sunny.

.sunny.

کاربر انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
395
پسندها
7,144
امتیازها
24,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #84
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
چه بگویم با تو ؟دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه بگویم با تو ؟
که سحرگه دل من
باز از دست تو اي رفته ز دست
سخت در سینه به تنگ آمده بود
 
امضا : .sunny.

.sunny.

کاربر انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
395
پسندها
7,144
امتیازها
24,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #85
به باران دل نبند

که هر چهار فصل دیوانه‌ات خواهد کرد

اگر ببارد ، از شوق

اگر نبارد ، از دلتنگی …
 
امضا : .sunny.

.sunny.

کاربر انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
395
پسندها
7,144
امتیازها
24,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #86
باران که میزند ؛ هـمه چیز تازه می شود
حتّی داغِ نبودن ِ تو . . .
 
امضا : .sunny.

.sunny.

کاربر انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
395
پسندها
7,144
امتیازها
24,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #87
دمش گرم ، باران را می گویم …

به شانه ام زد و گفت :

خسته شدی ، امروز تو استراحت کن ، من به جایت می بارم . . .
 
امضا : .sunny.

.sunny.

کاربر انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
395
پسندها
7,144
امتیازها
24,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #88
چه کنم حرف نگفته زیاد دارم

ولی مثل حرف توی دلم ماندی
 
امضا : .sunny.

.sunny.

کاربر انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
395
پسندها
7,144
امتیازها
24,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #89
ﺩﺭ ﮐﺎﻓﻪ ﮐﻨﺞ ﺩﯾﻮﺍﺭ

ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻫﻢ

ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﻗﻬﻮﻩ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﺩﯾﻢ !

ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﺎﻓﯽ ﺗﻠﺦ ﺑﻮﺩ
 
امضا : .sunny.

.sunny.

کاربر انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
395
پسندها
7,144
امتیازها
24,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #90
لطفا ناگهانی رخ بده ..

غافلگیرم کن ...

لحظه ای اتفاق بیفت که اصلا فکرش را هم نکنم ...!
 
امضا : .sunny.
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا