SAN.SNI مدیر بازنشسته سطح 30 ارسالیها 6,050 پسندها 27,879 امتیازها 70,873 مدالها 26 6/4/21 نویسنده موضوع #1 تو آدم برفی بودی با صورتی بی روح و چشمانی که به سیاهی شب باز می شدند روزهای برفی حرف از ماندن می زدی روزهای آفتابی حرف از رفتن امضا : SAN.SNI
تو آدم برفی بودی با صورتی بی روح و چشمانی که به سیاهی شب باز می شدند روزهای برفی حرف از ماندن می زدی روزهای آفتابی حرف از رفتن
SAN.SNI مدیر بازنشسته سطح 30 ارسالیها 6,050 پسندها 27,879 امتیازها 70,873 مدالها 26 6/4/21 نویسنده موضوع #2 بهار بی تو بهار نیست هفت سین واژگونه ای است که سین های آن مثل دندانهای مرده بیرون زده است ... بهار بی تو سرآغاز ناچاری است سال کبیسه ای که از کوچه می گذرد و نمی داند چگونه به پایان برسد امضا : SAN.SNI
بهار بی تو بهار نیست هفت سین واژگونه ای است که سین های آن مثل دندانهای مرده بیرون زده است ... بهار بی تو سرآغاز ناچاری است سال کبیسه ای که از کوچه می گذرد و نمی داند چگونه به پایان برسد
SAN.SNI مدیر بازنشسته سطح 30 ارسالیها 6,050 پسندها 27,879 امتیازها 70,873 مدالها 26 6/4/21 نویسنده موضوع #3 از گندمزارها که میگذرم دستام به خوشههاست دلم با تو از خیابان که میگذرم یاد تو با من است چشمام به چراغ راهنما راه که میروم با منی کندتر از من قدم برمیداری زودتر از من به خانه می رسی ... امضا : SAN.SNI
از گندمزارها که میگذرم دستام به خوشههاست دلم با تو از خیابان که میگذرم یاد تو با من است چشمام به چراغ راهنما راه که میروم با منی کندتر از من قدم برمیداری زودتر از من به خانه می رسی ...
SAN.SNI مدیر بازنشسته سطح 30 ارسالیها 6,050 پسندها 27,879 امتیازها 70,873 مدالها 26 6/4/21 نویسنده موضوع #4 همه جا قفس می فروشند! حتی در استانبول بین اتاقم و میدان تقسیم میله ها ایستاده اند نمی توانم خوشبخت باشم و بهانه های کوچک رویای مرا خراب می کنند امضا : SAN.SNI
همه جا قفس می فروشند! حتی در استانبول بین اتاقم و میدان تقسیم میله ها ایستاده اند نمی توانم خوشبخت باشم و بهانه های کوچک رویای مرا خراب می کنند
SAN.SNI مدیر بازنشسته سطح 30 ارسالیها 6,050 پسندها 27,879 امتیازها 70,873 مدالها 26 6/4/21 نویسنده موضوع #5 تهران همیشه مسافر است با چمدانی در دست از این اتوبان به آن اتوبان امضا : SAN.SNI