دختر عمم رو خیلی کتک میزدم یه بار به حدی بوده که از بالا داخل یک استخر بدون اب انداختمش تا دوهفته بیهوش بود
زنگ درخونه مردمو میزدم ...لاستیک پنجرمیکردم ...روی دیوارها نقاشی میکشیدم ...به یکی زنگ میزدم فوت میکردم اونم دوتا
.
..
از دار و ندار دنیا یک عمه دارم اونم اسمش فریاد هست هرزمان که زنگ میزد یا میومد داد میزدم اهای فریاد فریاد عمه فریاد با ایل و تبارش داره میاد
یک بارم موهای خالمو تو خواب با قیچی از ته بافت موهاشو قیچی کردم ...
..
.واین داستان همچنان ادامه دارد