خب اول اینکه...
تفففف الان مثه سگ پشیمونم -______-
1_ پسر خالم امتحان داشت توی دفترش یه تقلب گذاشتم برا کمک بهش مثلا... /=
مدیرشون دید از کلاس پرتش کرد بیرون |=
2_هدفون آبجیم رو زدم به دیوار شکست :/
3_دوستم پاشد بره پای تخته یه برچسب من خرم چسبوندم به پشتش /:
4_روی میز انقدر بپر بپر کردم شکست
جریمش هم بابای بدبختم داد /=
وقتی راهنمایی بودم. به اصرار دخترها تو کلاس سوت زدم و وقتی مدیر اومد کلاس که بفهمه کار کی بوده . خودم اعتراف کردم اونم خیلی تعجب کرد چون من دختر ساکت و ارومی بودم و حتی صدامم درنمی اومد.
من کلا دختر خوبیم
اینقدر دختر خوبیم که مدیرمون بهم گفت من الگوی بقیه بچههام اینم شاهده *__Aynaz__*
فقط یکی از لذتبخش ترین خلافام جیم شدن از مدرسهست... حالا بقیش نگم بهتره
دختر مظلومیم ولی جاش باشه یه کارایی میکنم که همه هنگ میکنن
کیک زدم تو صورت معلم
مجبورش کردم ظرف بشوره
عنکبوت انداختم رو خواهرم
ترسوندن بقیه که کار واجبه
شیطنت که نمیشه گفت
ولی خب اصولا کارای دزدکی دانشجویی هیجانش تا اخر عمرمیمونه
یکی از خاطره انگیزا یه شب من و دوتا از دوستام دزدکی ازخوابگاه زدیم بیرون و رفتیم خونه یکی از رفیقای پسرمون که جمع شیم بازی کنیم (مافیا) و کلا شب نشینی کنیم ساعت یک دو شب مادرم پیام دادکه داریم میایم اونجا هشت صبح میرسیم میخوایم ببینیمت
دیگه بعدش فقط یادمه دخترا تا صبح بیدار بودیم ازاسترس بیچاره پسراهم بیخواب شدن ساعت شش صب با سرعت نور رفتیم سمت خوابگاه دقیقا یه ربع به هفت من رسیدم خوابگاه ده دقیقه بعدش خانوادم رسیدن
کلاس شیشم بودم زنگ بعدی امتحان ریاضی بود زنگ تفریح که خورد خودمو زدم به مریضی بعد که بقیه رفتن بیرون رفتم ..... کیف معلممون که رو میز بود رو باز کردم یه ورقه برداشتم جواب هاشو پیدا کردم نوشتم تو یه کاغذ دیگه و ورقه رو گذاشتم سر جاش و با خیال اسودهامتحانمو دادم
یکی از معلما به عطر حساسیت داشت سهجلسه کل کلاس رو عطر زدم نتونست بیاد درس بده
کل سال راهنمایی رو صبا که ساعت 6 و7 میرسیدم مدرسه میرفتم رو میز معلم میخوابیدم و کسی حق نداشت بیدارم حتی معلم