دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی نشستگانیم ای باد شرطه برخیز / باشد که باز بینیم دیدار آشنا را
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون / نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل / هات الصبوح هبوا یا ایهاالسکارا
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت / روزی تفقدی کن درویش بینوا را
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا
در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند / گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند / اشهی لنا و احلی من قبلته...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.