یک نفر در دفاع از «ژنخوبها» نوشته بود «بسیار شریف هستند و آزاده»؛ این عکس را نشان میدهم تا هرکسی به راحتی نتواند کلماتی چون «شریف و آزاده» را از معنا تهی کند، شریف تویی که با عصا در خیابانهای خاکستری تهران دستمال کاغذی میفروشی، و هلیکوپتر شخصی و گشت و گذار با آن، میلیونها فرسخ با دنیای «آزادهی» تو فاصله دارد، شرافت همان یک جفت دستکشیست که با معصومیتی نگفتنی به دست کردهای تا شاید از جان عزیز و نزار تو محافظت کند؛ معنای «شرافت» تو هستی، بیکم و کاست، بدون دستکاری
✍نوشین زرگری