متون و دلنوشته‌ها | من و خاطرات عاشقانه اش...|

  • نویسنده موضوع ASaLi_Nh8ay
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 58
  • بازدیدها 1,013
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
من در اوج پاییزی ترین ویرانی یک دل
میان غصه ای از جنس بغض کوچک یک ابر
نمی دانم چرا شاید به رسم و عادت پروانگی مان باز
برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
چه می شد گر دل آشفته من
هر چشم تو عادت نمی کرد
و ای کاش از نخست آن چشمهایت
مرا آواره غربت نمی کرد
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
تو را آن قدر در دل می سرایم
که دل یعنی ترا زیبا سرودن
فدای تو شقایق احساس
و رویای بی آغاز سرودن
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
و حالا انتهای کوچه شعر
منم با انتظاری مبهم و زرد
ولی ایکاش جادوی نگاهت
غزل های مرا غارت نمی کرد
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
نوبت به من برسد
شب را اجاره خواهم کرد
تا خلاص شویم از دوران نقاهت این اعتماد
گناه من نبود که به اینجا رسیده ایم
من گیج بودم
اما تو میفهمیدی
این را ته سیگارهای خاموش شده ات قسم میخورند
افکارت را به من نزدیک کن
قول میدهم
چیزی از این درد آبستن شود
فقط یک گروه سه نفره کوچک
که هیچ کس به هویتمان پی نخواهد برد


 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
دارم از حال میروم
در ذهن مچاله ام چنگ نزن
درک میکنم
اما تو چه میدانی
از نفس های به شماره افتاده در آغوش یک هوس
چه می دانی
از درد زایش احساسات در بن بست اتفاق افتاده
دارم از حال می روم
کمکم کن

لطفا مرا زیر نت های ریخته از منطقت دفن کن.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
بوی باران میگیرم
دلم برای زمستان با هم بودنمان تنگ است
کاش بودی
تا بهانه ای به دست آفتاب دهی
کاش بودی
تا تقصیرها را بپذیرم
و دوباره دعوت شوم
به دم نوشی از چایی و قهوه ای چشمانت
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
با اینکه عشق در دل من شعله ور شده است
چشمت ولی چه ساده ار آن بی خبر شده است
همراه با تبسم تلخ تو سالهاست
دردی عمیق با دل من همسفر شده است
بی شک مرا به مرز شکستن کشانده ای
بی اعتنایی تو برایم تبر شده است
بیزارم از تمامی این عشق های تلخ
شیرین به بیستون عشق و جنون در به در شده است
شاید که دیر آمده ام از کوره راه عشق
با من نگو که معجزه ات بی اثر شده است
این بار نیز برنده این داستان تویی
شیرین قصه های تو از اشک تر شده است
با من بمان و از بهار شعر تازه ای بخوان
شب های شعر خوانی ما پر شرر شده است
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
تو
قول داده بودی
هر روز
شمعدانی ها را آفتاب حمام بدهی
و برای سکوت پسرک
همسایه مشترکمان
صلوات خیرات کنی
تو قول داده بودی
آینده را فراموش کنی
یادت هست گفته بودی
این برای سلامتی امروزمان بهتر است
ولی باور کن
من یادم نیست
چه وقت تو را به خودم قول داده ام
که مجبورم
زیر بار این شرمساری
سنگ ریزه های کوچه را آسیاب کنم
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
همیشه حق با برنده ها نیست ُ میشود در عین بازنده بودن سربلند بود و او
را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد. سکوت میکنم تا به خاک سپردن
آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشُد. گریه میکنم

باشکوهُ مثل اقیانوسُ. بلند مثل اورست ُ او نمی شنود و نمی داند که ....
ماه ُ خوشبختی مشترک همه بی ستارهاست
 
امضا : ASaLi_Nh8ay
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
135
بازدیدها
2,105
پاسخ‌ها
14
بازدیدها
721
پاسخ‌ها
18
بازدیدها
540
پاسخ‌ها
44
بازدیدها
820

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا