متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه ×| Writing prompt☘️

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • #81
_ وایسا ببینم، اینجا طلا نیست؟
_البته که نیست! من یه اژدهای گنده‌بکم لعنتی، چرا باید بخوام چیزی بخرم؟ محض رضای خدا، من توی غار زندگی می‌کنم. آخه چرا انسان‌ها هی فکر می‌کنن من طلا دارم؟

~•~•~•~•~•~•~•~•~•

_ ولی من جونت رو نجات دادم!
_می‌خواستی ندی.

{benevis}
 
امضا : ADLAYD

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • #82
_‌ هعی هعی!‌ حالت خوبه؟
_‌ اگر بگم نه،‌ برام چیکار می‌کنی؟
_‌ نمی‌دونم...‌ شاید،‌‌‌ بهت دلداری میدم.

_‌ خوب،‌ من حالم خوب نیست. می‌تونی یکم حداقل پیشم باشی؟

~•~•~•~•~•~•~•~•~•


_‌ تو قلب من و‌ اعتماد من رو شکستی!‌ اون وقت اینقدر راحت جلوی من داری چایی می‌خوری؟!
_‌ وقتی من رو اینجوری می‌بینی، ‌یعنی اینکه نه اصلاً قلب شکسته‌‌ات برام مهمه و نه اصلاً اعتمادی که نابود شده.‌
_‌ یعنی...‌ حتی یکم هم پشیمون نیستی؟


<ABIGAIL>

 
امضا : ADLAYD

Death Stalker

هنرمند انجمن
سطح
44
 
ارسالی‌ها
5,172
پسندها
155,756
امتیازها
80,673
مدال‌ها
30
  • #83
- لازم نیست حتماً با هم مذاکره کنیم. می‌تونیم یه گفت و گوی خوب داشته باشیم.
- هر گفت و گویی با تو حکم یه مذاکره رو داره.
__________________
- ما چطور می‌تونیم اونو از تجارت بندر محروم کنیم؟! اون مشتری جنسارو داره.
- اگه جنست با کیفیت باشه بازار خودش مشتری رو جور می‌کنه.
_________________
- هنوزم می‌خوای برگردی خونه؟
- نمی‌دونم، یه جوریم که حتی زندان هم برام حکم خونه رو داره.​
 
امضا : Death Stalker

Death Stalker

هنرمند انجمن
سطح
44
 
ارسالی‌ها
5,172
پسندها
155,756
امتیازها
80,673
مدال‌ها
30
  • #84
- یعنی بهترین قسمت زندگیم همین بود؟ حرف زدن با یه دختر؟!
- آره، بهترینش همین بود.
__________________
- چرا بهت میگن شبح؟
- چون می‌تونم از هر دری رد بشم.
- چطور می‌تونی از هر دری رد بشی؟
- می‌تونم قفل هر دری رو باز کنم.
__________________
- پس این آخرشه؟
- احتمالاً.
- یه لطفی بهم کن، وقتی مردم بذار چشمام باز باشه.
- چرا؟
- بذار این دنیا این چشمای زشت رو بیشتر تحمل کنه.

 
امضا : Death Stalker

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • #85
- امشب آسمون قشنگه.
- چون سرت خلوت شده و تونستی یه نگاهی بهش بندازی؛ آسمون همیشه قشنگ بوده!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•

- اون خانواده‌ی من بود! تنها خانواده‌ای که تو این دنیا داشتم. شماها... شماها حتی به شکلی که ازش متنفر بود کشتینش.
- پسرم؛ حرفم رو باور کن! اون دختر هیچ نسبت خونی‌ای با تو نداشت. چونه‌ و چشمانی که از اشرافی بودن فاصله دارن و میراثی که بوی گند لباسای چرک و نصیحت‌های یه مادر هرجایی رو می‌داد.
- با تمام این‌ها، مادر! اون خانواده‌ی من بود. جدای این‌ها، این کلمه براتون معنایی هم داره؟

{benevis}
 
امضا : ADLAYD

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • #86

_ چی شده؟‌ چرا داری گریه می‌کنی؟
_‌ چقدر زود یادت رفت!
_‌ چی؟!
_‌ دارم میگم که چقدر زود یادت رفت که ما دیگه دوست نیستیم،‌ یادته؟


~•~•~•~•~•~•~•~•~•

_‌ میشه بهم کمک کنی؟
_‌ فراموشی گرفتی؟‌ علاوه بر خنگ بودنت همین رو کم داشتیم!
_‌ من اما فقط کمک می‌خواستم.
_‌ مثل اینکه یادت رفته فقط سربارمون هستی،‌ ها؟‌ اگر یادت رفته بگو تا بیام برات روی دستت با میله داغش کنم تا ابد یادت بمونه.


<ABIGAIL>
 
امضا : ADLAYD

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • #87
- چرا اینجایی؟
- منظورت چیه؟
- منظورم رو حتی بهتر از خود من می‌فهمی. اینجا، تو اداره‌، داخل اتاق صد و هفت، روی صندلی به عنوان بیست و ششمین مجرمی که به...
- به آدمخواری متهمه؟ خب این جواب سوالتون بود که!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•

- من نمی‌خوام دور از ماه بشینم و حسرت‌وار نگاهش کنم. نمی‌خوام آسمون زیبا باشه درحالی که زیبایی‌‌ش از دست‌های من فاصله داره. نمی‌خوام تاج پادشاهی برای خون اجداد سلطنتی باشه. نمی‌خوام ثروت و سکه‌های طلا تو خوابم بیان. نمی‌خوام بهم تظاهر کنی که با نداشتن خوشبختی، خوشبختیم!
- خدای من؛ هیچ‌وقت به قانع بودن فکر کردی؟
- من طبیعت افسارگسیخته‌تر و گشنه‌تری دارم که درکش نمی‌کنی جیمز. همین باعث می‌شه یه روز آرزو کنی که کاش تو مسیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ADLAYD

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • #88
- درد داره؟
- درد زخمی که توی قلبمه بیشتره!
- چرا؟
- اینکه مادرت برادرت رو گروگان بگیره تا تورو اسیر مرگ کنه، دوستت بهت خ**یا*نت کنه و قصد جونت رو کنه، اینکه تمام عمرت رو پنهان بودی، اینکه از وقتی اینجا اومدی درحال فرار باشی، زخمای بدی بهت وارد میکنه؛ زخمایی که هیچ‌وقت قرار نیست خوب بشن
~.~.~.~.~.~.~.~.~~.~.~.~.~.~.~
- من و تو هردو یه درد مشترک داریم، ولی درد من شدتش از مال تو بیشتره؛ میدونی چرا!؟
- چون تو آدمای بیشتری رو کشتی؟
- شاید ...این میتونه یکی از جوابا باشه، ولی می‌دونی جواب اصلی چیه؟ اینکه تو به درد کشیدن عادت کردی، از همون بچگی؛ برای همین دیگه برات بی‌اهمیت شده، ولی من نه! من تمام زندگیم توی رفاه بودم؛ برای همین هیچ‌وقت نمی‌تونم به درد کشیدن عادت کنم!...فرق...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Dark night
عقب
بالا