گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان تبَتُّل | Wendy Son و Mahshid.Sh کاربران انجمن یک رمان

[MAHSHID SHAKIBAEI]

عنوان: تبتل
ژانر: #عاشقانه #درام
نام نویسنده: Wendy Son و Mahshid.Sh
خلاصه:
غزال، قوی سفیدی که در روستای سیاه فامش مشغول کار کردن است با سرو بلند قامتی روبه‌رو می‌شود که زندگی‌اش در نظم بوم رنگش خلاصه می‌شود.
حال غزال در تلاش است معنای زندگانی را بهتر به سرو نقل دهد، غافل از خودش به زندگی سرو تبدیل شده است.
لینک رمان: در حال تایپ - رمان تَبَتُّل | کارگروهی کاربران انجمن یک رمان

 

[Maryam.Shakibaei]

سلام
اولین نقدم من
اول اینکه هر دو خسته نباشید
نظر خواسته بودی مهشید بانو
عنوان: تبتل به معنای ترک کردن، جدا کردن. عنوان تک کلمه‌ایه و برای رمان نام جدیدیه اما باید دید با رمان ارتباط داره یا نه که تا به اینجا ارتباطی دیده نمیشه که خب به تعداد اندک پارت‌ها هم مربوطه.
توصیفاتتون رو نه می‌تونم بگم خوبه و نه اینکه کلا توصیفات ندارین! دارین اما خوب و غیر مستقیم نیست. کوچه‌ی بارون خورده میتونه خیلی بهتر توصیف بشه. دیالوگ‌ها حالتشون ذکر نشده. از لحن صدای افراد بگو. توصیفات کاملا مستقیمه و ماندگاری نداره. در اول رمان اصلا تصور نمیشه که صحنه یه جایی شبیه به مرکز بهداشته.
باورپذیری‌تون بعلت آوردن رسم و رسوم خوبه اما اون مردی که میاد با غزال دعوا میکنه یه...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[MAHSHID SHAKIBAEI]

سلام
اولین نقدم من
اول اینکه هر دو خسته نباشید
نظر خواسته بودی مهشید بانو
عنوان: تبتل به معنای ترک کردن، جدا کردن. عنوان تک کلمه‌ایه و برای رمان نام جدیدیه اما باید دید با رمان ارتباط داره یا نه که تا به اینجا ارتباطی دیده نمیشه که خب به تعداد اندک پارت‌ها هم مربوطه.
توصیفاتتون رو نه می‌تونم بگم خوبه و نه اینکه کلا توصیفات ندارین! دارین اما خوب و غیر مستقیم نیست. کوچه‌ی بارون خورده میتونه خیلی بهتر توصیف بشه. دیالوگ‌ها حالتشون ذکر نشده. از لحن صدای افراد بگو. توصیفات کاملا مستقیمه و ماندگاری نداره. در اول رمان اصلا تصور نمیشه که صحنه یه جایی شبیه به مرکز بهداشته.
باورپذیری‌تون بعلت آوردن...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[`Diaco]

سلام
اولین نقدم من
اول اینکه هر دو خسته نباشید
نظر خواسته بودی مهشید بانو
عنوان: تبتل به معنای ترک کردن، جدا کردن. عنوان تک کلمه‌ایه و برای رمان نام جدیدیه اما باید دید با رمان ارتباط داره یا نه که تا به اینجا ارتباطی دیده نمیشه که خب به تعداد اندک پارت‌ها هم مربوطه.
توصیفاتتون رو نه می‌تونم بگم خوبه و نه اینکه کلا توصیفات ندارین! دارین اما خوب و غیر مستقیم نیست. کوچه‌ی بارون خورده میتونه خیلی بهتر توصیف بشه. دیالوگ‌ها حالتشون ذکر نشده. از لحن صدای افراد بگو. توصیفات کاملا مستقیمه و ماندگاری نداره. در اول رمان اصلا تصور نمیشه که صحنه یه جایی شبیه به مرکز بهداشته.
باورپذیری‌تون بعلت آوردن...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Maryam.Shakibaei]

سلام عزیزم.
توهم خسته نباشی♥
ممنون از اینکه نقد کردی؛ چشم ویرایش می‌کنیم و به تمام نکاتی که گفتی دقت می‌کنیم. ممنون از اینکه وقت گذاشتی♥

خواهش میکنم عزیزم وظیفه بود

سلام دلبر. ممنون بابت نقدت. حتما درستش می‌کنیم ولی اون قسمت که گفتید مردی که میاد با غزل دعوا میکنه و... مرد داستان ما یه مشکلی داره که توی رمان بهش ذکر میشه، و این مشکلش باعث شده به اینطور مسائل حساسیت نشون بده

خواهش میکنم عزیزدل
خیلی هم جالب فقط اینو یجوری به مخاطب بفهمونین یا حداقل شگفت زدگی غزال رو از این برخورد نشون بدین. خیلی سریع از این موضوع گذشته بودین...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.