پیشِ ما رسم ، شکستن نبُوَد عهدِ وفا را / الله الله ، تو فراموش مکن صحبتِ ما را
قیمتِ عشق نداند ، قدم صدق ندارد / سست عهدی که تحمّل نکند بارِ جفا را
گر مُخیّر بکنندم به قیامت که چه خواهی / دوست ما را و ، همه نعمتِ فردوس ، شما را
گر سرم می رود از عهدِ تو سر باز نپیچم / تا بگویند پس از من که به سَر بُرد وفا را
خُنُک آن درد که یارم به عیادت به سرآید / دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
باور از مات نباشد ، تو در آیینه نگه کن / تا بدانی که چه بوده ست گرفتار بلا را
از سرِ زلفِ عروسانِ چمن دست بدارد / به سرِ زلفِ تو گر دست رسد باد صبا را
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.