متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد همراه نقد همراه رمان دل را خواب می‌برد | SHIVA PANAH / توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع N.Karevan❀
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 511
  • کاربران تگ شده هیچ

N.Karevan❀

نویسنده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
598
پسندها
15,450
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #1
~بسم رب النور~

IMG_20210302_234904_390.jpg


با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «دل را خواب می‌برد» پس از خواندن تمامی پست‌ها، بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : N.Karevan❀

سالخورده و گربه اش

کاربر فعال
سطح
27
 
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,437
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
19
  • #2
اثر: دل را خواب میبرد
نویسنده: S SHIVA PANAH
ناظر: H *PRINCESS*


-----
پست ۵↓

- ریاح برای فردا[یک فاصله بین این دو لحاظ شود‌.]شب همون تونیک بلنده رو که از قشم برات خریدم بپوش، ما چون پوستمون زیادی سفیده رنگ زرشکی به تنمون می‌شینه...این دفعه رو هم نه نمیاری که اگر بیاری من می‌دونم با تو. [نیاز به علامت تعجب است. یعنی: من...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : سالخورده و گربه اش

Zeinabrostami

کاربر فعال بخش
سطح
13
 
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,700
امتیازها
13,813
مدال‌ها
13
  • #3
نقد همراه رمان دل را خواب می‌برد.
نویسنده: S SHIVA PANAH
ناظر: H *PRINCESS*

(پارت یازدهم)
خم می‌شوم، در هوا بوسه‌ای بر گونه‌های آکنه‌دارش می‌نشانم و با خرج زورِ زیادی از کنارای شکم سودابه رد می‌شوم. [ بهتره اینجا به‌جای کنارای از کنار استفاده شود] از مبهوتی‌اش سوءاستفاده می‌کنم و قبل از آنکه در لابه‌لای ازدحام زنانِ سرآورده جان از کف بدهم، با تبسمی تصنعی می‌گویم: [کلمه مبهوت فقط به تنهایی در چنین جمله‌ای زیبا است و نه با ضمیر، از بهتش سوء استفاده می‌کنم و...]
- از دیدنت خوشحال شدم... سعی می‌کنم از این به بعد یه خبری هم از شما بگیرم، به باقی بچه‌هام سلام منو برسون. خداحافظت. [برای نشان دادان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Zeinabrostami

ریحانه عیسایی(زینب)

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
289
پسندها
4,978
امتیازها
21,013
مدال‌ها
12
  • #4
نقد همراه رمان دل را خواب می‌برد.
نویسنده: S SHIVA PANAH
ناظر: H *PRINCESS*
پارت۲۲
درخششی چشمان زیتونی‌اش را شیشه‌ای می‌کند. گویا همینک رشته‌ی کلام را یافته که تلألوی نگاهش گیرا شده.
(لحن کلام و حالات باعث می‌شود بهتر دیالو‌گ را درک کرد)
- آره. جلال خیلی فکر و خیال می‌کنه. وقتی بیمارستان بودیم بعید بود دست از حرفِ رفتن و نگرانی‌هاش برنداره...(نیازی به استفاده از سه نقطه نیست) زبونم لال همش فکر می‌کنه وقت تنگه.(علامت تعجب بکار ببرید) همه‌ش از این صحبت‌های آفتاب لب بوم و چه می‌دونم از این حرفا صحبت می‌کنه. می‌ترسه ریاح. از اینکه از تو خیالش راحت نیست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ریحانه عیسایی(زینب)

Shiva.Panah

مدیر بازنشسته
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,090
پسندها
23,098
امتیازها
43,073
مدال‌ها
38
  • #5
اثر: دل را خواب میبرد
نویسنده: S SHIVA PANAH
ناظر: H *PRINCESS*


-----
پست ۵↓

- ریاح برای فردا[یک فاصله بین این دو لحاظ شود‌.]شب همون تونیک بلنده رو که از قشم برات خریدم بپوش، ما چون پوستمون زیادی سفیده رنگ زرشکی به تنمون می‌شینه...این دفعه رو هم نه نمیاری که اگر بیاری من می‌دونم با تو. [COLOR=rgb(61...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Shiva.Panah
عقب
بالا