نقد همراه نقد همراه رمان صدا | s`a`ba / توسط شورای نقد

[N.Karevan❀]

~بسم رب النور~

با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «صدا» پس از خواندن تمامی پست‌ها، بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه رمان‌نویسی و...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Shiva.Panah]

باسمه تعالی
نقد همراه رمان صدا
منتقد: شیوا پناه S SHIVA PANAH
نویسنده: s`a`ba

[با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما نویسنده‌ی عزیز. امیدوارم این نقد بی‌غرض مفید و در راستای پیشرفت اثر زیبای شما واقع شود.]

#4
بخش اول:عدم یا وجود؟!
اینجا ایران،نه تهران نیست.تهران،فقط برای بعضی ها «وابسته‌های کلمات باید با نیم‌فاصله از واژه جدا باشند. بعضی‌ها.» تهران است.من خود، ایرانم.ایران شاکری.بیا از دردو غصه ها«غصه‌ها» و بدبختی های«بدبختی‌های» دنیا که...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Shiva.Panah]

#5
بخش دوم:ناخواسته ایی که زیباو تیزهوش نیست...
ای خدا! من که حالا کلاس سومم را تمام کردم ؛چرا باید چهارم را جهشی بخوانم؟تابستان چه می شود؟! چرا باید دست از بازی بکشم و کل تابستان را توی سطل آشغال بریزم؟! «نقطه سرخط. در این قسمت بهتر است ادامه‌ی متن را در پاراگراف بعدی شروع کنید تا ذهن مخاطب متوجه حد و مرز نوشته باشد. همین باید مراقب اعلام نگارشی و فاصله‌ی آنها باشد. این نکته رو به خاطر داشته باشید که علائم باید به کلمه‌ی بعد چسبیده و با کلمه‌ی قبل یک فاصله داشته باشند.» همین که از افکارم راجع به تابستان...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Shiva.Panah]

#6
بخش سوم:به بقیه نخور!...
فکرنمی کنم؛زیاد از چشیدن طعم کودکی ایران ،کامتان شیرین شده باشد؛هرچند او از خیلی از کودک هایی که ممکن است بشناسید ؛خوشبخت تر است.بگذریم...
نیلا(همان دختر عمه ی بزرگ ،همان عروسک من عمو):ایران(فریاد میزند؛صدایش مانند گربه هایی که درکوچه به جان هم می افتند گوش خراش است.)ایران ،بازهم که این لباسای تکراریو پوشیدی! خدایا من تاکی زنده ام واس تو لباس ست کنم. «اگر سبک نوشتن شما به این منوال است که توصیفات مابین دیالوگ‌ها جا داده شود، موردی نیست اما اگر به این شکل نوشته شود به حتم بهتر خواهد بود. ...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Shiva.Panah]

#7
بخش چهارم:انقدر فکرنکن...
_«آندرلاین پشتبند منولوگ را حذف کنید»درکلاس زبان،آرزو داشت؛کنار او بنشیند.اگر تیچر زبان تفکیک جنسیتی را در نشستن اعمال نمیکرد ؛خیلی عالی می شد.ولی خب برای او فرقی نداشت ؛چون او درهرصورت با ذهن و نگاهش طوری تصور می کرد؛ که کنارش نشسته است.محمد ،از نظر ایران، تنها کسی است که به او محبت میکند.در زبان به او کمک میکند و همیشه هوایش را دارد.او خیلی ساده است.پسری با موهای یک سانتی و چشمان مشکی براق.ابروهای کشیده و خنده اش که چال های لپ هایش را به تصویر میکشد.او همسایه ی دوستش سلماست ؛خدا می داند که چقدر ایران ازاین بابت ناراحت است.او باید هر دوشنبه و چهارشنبه برای دیدن...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.