- ارسالیها
- 1,412
- پسندها
- 27,202
- امتیازها
- 47,073
- مدالها
- 26
- نویسنده موضوع
- #1
- هیچوقت دلم نمیخواست اینو بگم، ولی خسته شدم…نمیتونم ادامه بدم، جا زدم…!
- یه ذره فکر کن، دلیل جا زدنت چیه؟ این که داری از فرط عصبانیت و گریه اتاق رو با پاهات متر میکنی چیه؟ چی باعث شده، دخترِ قویای که هیچوقت ناامید نمیشد الان انقدر مأیوس باشه؟ دلیل اینکه داری گریه میکنی چیه؟
- چون هیچی چیزی که میخوام نیست! هیچوقت، حتی وقتی ناراحت بودم و دلم میخواست جیغ بزنم، احساساتم رو نشون ندادم؛ ظاهرم رو یه آدم قوی که هیچوقت جا نمیزنه و خسته نمیشه نشون دادم…! ولی الان کاسهی احساساتم لبریز شده؛ د…دیگه طاقتم سر رسیده! چه میدونم خودم رو بیخیال نشون دادم!
- به نظرت، میتونی دوباره آدم قبلی بشی؟
- نه…هیچوقت! دیگه توان اینکه اون دختر قبلی رو بشم ندارم.
- حتی اگه خودت بخوای؟
-...
- یه ذره فکر کن، دلیل جا زدنت چیه؟ این که داری از فرط عصبانیت و گریه اتاق رو با پاهات متر میکنی چیه؟ چی باعث شده، دخترِ قویای که هیچوقت ناامید نمیشد الان انقدر مأیوس باشه؟ دلیل اینکه داری گریه میکنی چیه؟
- چون هیچی چیزی که میخوام نیست! هیچوقت، حتی وقتی ناراحت بودم و دلم میخواست جیغ بزنم، احساساتم رو نشون ندادم؛ ظاهرم رو یه آدم قوی که هیچوقت جا نمیزنه و خسته نمیشه نشون دادم…! ولی الان کاسهی احساساتم لبریز شده؛ د…دیگه طاقتم سر رسیده! چه میدونم خودم رو بیخیال نشون دادم!
- به نظرت، میتونی دوباره آدم قبلی بشی؟
- نه…هیچوقت! دیگه توان اینکه اون دختر قبلی رو بشم ندارم.
- حتی اگه خودت بخوای؟
-...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش