گفتگوی آزاد عجیب ترین خوابی که تا حالا دیدید چی بوده؟

[Noora_Gh]

عجیب ترین خوابی که دیدید چی بود؟

من زیاد خواب عجیب داشتم، اما یکیش رو هنوز یادمه!
کنار تخت خواهرم نشسته بودم، خواهرم اومد دو زانو جلو نشست، گفت تو سه روز دیگه میمیری!
هنوز زنده ام!

 

[Agust D]

همین چند روز پیش خواب دیدم که دارم میرم بخوابم وقتی رفتم توی تختخوابم حس کردم یه چیزی اطرافمه درست لحظه ای که خواستم از جام بلند بشم یه چیزی پرید روم. معنای واقعی نفسم بند اومده بودا. از اون طرف میدونستم خوابه و باید یه جوری بیدار بشم. بالاخره به زورم تونستم یه کلمه حرف بزنم بگم برو . همون موقع از خواب بیدار شدم بدنم درست تو همون حالتی بود که توی خواب بود و چند دقیقه کاملا بدنم قفل بود اصلا نمی تونستم تکون بخورم. خلاصه تو عمرم اینقدر نترسیده بودم

 

[zahra_z]

عجیب ترین خوابی که دیدید چی بود؟

خوابای مثبت هیجده‍♀️

 

[شکوفه هلو]

خواب دیدم منم یه کارگاه بزرگم و داریم با شرلوک هلمز مارپل و هر کول پوارو یه پرونده قتل فک میکنیم که حلش کنیم که مارپل گفت چقد باهوشب که تا اینو شنیدم از خواب پریدم

 

[ghatre]

خواب دیدم توی یه اتاقی که شبیه اتاق بازجویی بود پشت یه میز نشستم...یه لامپی‌ام بالا سرمه هی داره تکون میخوره...لامپ میره اون سمت و میبینم داداشم روبروم درحالی که قیافه‌ی فوق‌العاده ترسناکی به خودش گرفته( چشماش فوق‌العاره کشیده شده بود و دهنش تا گوشاش کش اومده بود و دندون نیشاش بیرون زده بود)مدام رو میز میکوبید و داد میزد بگو...منم این وسط مونده بودم چی بگم//: آخرش با ترس داد زدم مامانمو صدا کردم...بعد در اتاقک باز شد مامانم گفت: جانم دخترم بعد به سمتش چرخیدم دیدم مامانمه اما درست با همون قیافه‌ی ترسناک داداشم//: خلاصه که نصفه شب پریدم از خواب رفتم یه لگد محکم زدم به داداشم و گفتم: تو واقعا شیطانی ...بعد گرفتم خوابیدم((:
فک کنم ده سالم بود

 

[Danny]

همشون =/
اصن بخوام بگم ت افق که نه
میری ت دیوار

 

[waida]

من خوابهای عجیب غریب زیاد میبینم که وقتی صبح بیدار میشم میگه خدایا این چی بود؟
ولی یبار خواب دیدم با عرفان (خواننده) ویدیو کال میکنم و اونم از دیدنم خیلی ذوق کرده بود.
چند شب پیش هم خواب دیدم که رفتم نانوایی و یهو یاس (خواننده) با یاشر (خواننده خارجی) پشت یه موستانگ نشسته بودن و از کنارم رد شدن. و یاس خیلی تعجب کرده بود چرا نخواستم باهاش عکس بگیرم. برای همین ماشین رو نگه داشتن و هی بهم می‌گفت بیا عکس و امضا بگیر ، ذوق کن
نمی‌دونم چه گیری داده بود که من از دیدنش جارمه بدرم

البته ایده ی چندتا از رمان‌هامو هم خواب دیدم. مثل رمان مرگ‌ماه...

 

[ققنوس]

یک ماه یه خواب تکراری.
یه مرد که سر ساعت نه و نیم شب با کمربند میاد طرفم و بعد...
هنوز موفق نشدم ادامش رو ببینممزاحما نمیزارن ببینم اخر داستان چی میشه

 

[Dark night]

خواب‌های من همشون عجیبن انقدر که باید ازم بپرسین منطقی ترین خوابی که دیدی چی بود /=
ولی به بار داشتم یه داستان فانتزی ترسناک میخوندم تموم شد رفتیم خوابیدم بعد تو خواب تو اون رمانه بودم داستم با موجودات عجیب غریب میجنگیدم یا یا از دستشون فرار میکردم ک با شخصیت‌های داستان بحث می‌کردم/=
کلا وقتی بیدار شدم تا یه ساعت تو شوک بودم این چی بود من دیدم

 

[BlaCkfloWeR]

بلک پینک تو ایران کنسرت گذاشته @_@
تا دو روز سوژه‌ی ارمیتا بودم(یکی از دوستانم)