فال شب یلدا

شاعرغیرپارسی اشعار ریچارد براتیگان

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 6
  • بازدیدها 163
  • کاربران تگ شده هیچ

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
نمی‌دانم این چه حسی است،
تا می‌آیم دختری را بسیار دوست داشته باشم
به خود شک می‌کنم
و این موضوع عصبانیم می‌کند.
درستش را نمی‌گویم
شاید هم دارم شروع می‌کنم
به امتحان کردن
ارزیابی کردن،
و محاسبه کردن
چیزی که می‌گویم.
وقتی می‌گویم: « فکر می‌کنی باران بگیرد؟ »
و او می‌گوید: « نمی‌دانم. »
این فکر به مغزم می‌رسد که:‌ « آیا واقعاً دوستم دارد؟»
طور دیگر بگویم
کمی مشمئز کننده می‌شوم.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #2
به خاطر می‌آورم تمامی آن ساعاتی که
مدرسه را خیره به ساعت
در انتظار زنگ تفریح، زنگ ناهار یا زنگ رفتن می‌گذراندم.
در انتظار هر چیز جز مدرسه.
معلمانم چه راحت تاخت و تاز می‌کردنند با جسی‌جیمز
در تمام آن زمان‌هایی که از من دزدیده بودند.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #3
هملت
با مرغی دریایی
زیر بازوانش
با اُفیلیا ازدواج کرد.
اُفیلیا هنوز خیس بود از
غرفه‌گی در آب.
او چون
گلی سپید بود
که مدتی طولانی

زیر باران رها شده باشد.
اُفیلیا گفت:
تو را دوست دارم
آن پرنده را هم که
در زیر بغل داری.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #4
این روزها انسان ها بر روی ماه گام می‌زنند
و رد پاهایشان را مثل کدو
روی آن دنیای مرده می‌کارند.
در حالی که
روی همین زمین زنده
در سال بیش از سه میلیون نفر از گرسنگی می میرند
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #5
مثل دری که به فراموشی لولا شود،
آرام آرام
از دیدم خارج شد،
و او زنی بود که دوستش داشتم.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #6
شب است.
و شماری زیبایی
سپری شده در باد
خنده کنان همراه با
شاخه‌های درختان.
قهقهه‌ها،
رقص سایه‌ها را
با بادبادکی مُرده بازی می‌کند،
متملقان
برگ‌های فرو ریخته را هم دلبسته‌ی خود می‌کنند،
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #7
سخت تو فکر تو
سوار اتوبوس شدم،
۳۰ سنت کرایه را دادم و از راننده
۲ تا بلیت خواستم،
پیش از آن‌که یادم بیاد
تنها هستم.
 
امضا : SAN.SNI

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا