متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دیالوگ دیالوگ های ماندگار بهروز وثوقی

  • نویسنده موضوع hany pary
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 11
  • بازدیدها 2,844
  • کاربران تگ شده هیچ

hany pary

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
73
پسندها
264
امتیازها
1,048
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #11

دیالوگ ماندگار بهروز وثوقی خلاف خلافه​

دیالوگ ماندگار بهروز وثوقی خلاف خلافه

د من کسی رو جلو خودم ندیم که خودمو ول کردم، اگه قرار باشه چیزی رو بدم تا فاطی رو خوشحال کنه! نوکرشم هستم.
اگه عملی شدم، عملیم کردن، ما که سواد درست حسابی نداریم، نمی دونیم از کجا می‌خوریم!
تو میگی دزدی خوبه؟!! نه داداش خلافه!
خلاف خلافه!!! منم تو گوشم نمیره که تو بگی این بهتره!
 
امضا : hany pary
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SHIRIN.SH

hany pary

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
73
پسندها
264
امتیازها
1,048
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #12

دیالوگ ماندگار بهروز وثوقی در فیلم غریبه​

دیالوگ ماندگار بهروز وثوقی در فیلم غریبه


– زری چرا باس اینجوری می‌شد؟ چرا من یه ادم دیگه بدنیا نیومدم؟ همه چی تموم شد! همه چی
– همه چی درس میشه قاسم، همه چی!
– یه جقله بچه بودم، نه کسی رو داشتم، نه هیچ جا جام بود، چه شب و روزای نکبتی داشتم! حسرت یه لقمه نون، یه گرون پول سیاره به دلم مونده بود! وقتی که بزرگ شدم خواستم اسم در کنم، خواتم تلافی تموم در به دریا و تموم تو سری هایی رو که خورده بودم، در بیارم، غمار می‌کردم، دعوا راه میانداختم، محله رو غرق می‌کردم و می‌خواستم یه کاری کنم که همه قسم سیاه رو بشناسن، من تازه می‌خواستم برم آرتیست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : hany pary
عقب
بالا