بوی سفر تمام هوارا گرفته است
دیوارها و پنجره ها را گرفته است
این روزها شبیه هوای گرفته ای
بغض فراق، سینه مارا گرفته است
غربت، رفیق صادق نزدیک تر به من
حجم تمام فاصله هارا گرفته است
تأثیر یک نگاه به هنگامهی وداع
جای تمام زمزمه ها را گرفته است
جایی برای قطره اشکی نمانده است
اندوه پیش ازاین همه جاراگرفته است
تنهادلیل صبرمن این آب و آیه هاست
حالاکه کوچه عطردعا را گرفته است