متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعرغیرپارسی اشعار آ.کلوناريس

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 192
  • کاربران تگ شده هیچ

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
تقصیر تو نیست
هرچه هست زیر سر پاییز است
که به نسیمی عقل را می‌رباید
تا دل
بی اگر و امایی
تنگ تو شود
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #2
این بار زنده می خواهمت
نه در رویا نه در مجاز
این که خسته بیایی
بنشینی در برابرم در این کافه پیر
نه لبخند بزنی آن گونه که در رویاست
ونه نگاه عاشقانه بدوزی در نگاهم
صندلی ات را عوض کنی
در کنارم بنشینی

سر خسته ات را روی شانه ام بگذاری
وبه جای دوستت دارم بگویی
گم کرده ام تو را ، کجایی ؟
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #3
این نامه را در قطار بخوان
باز کردی اگر چمدانت را
دنبال خاطره هایی نگرد که هرگز
نمی خواستی از تو جدا شوند
آن ها را من برداشتم
تا سنگین نشود بار ِتو
و جا باشد برای خاطرات جدیدت

برای من
این چمدان کوچک
و این راه دراز هم می تواند
بهانه فردا شود
 
امضا : SAN.SNI

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا