قلدر و لیدر ردیف آخر کل مدرسه ما به دو دسته تقسیم میشدن... یا طرف من بودن یا یکی از همکلاسی های دیگم...
هر کی یه اکیپ صد نفری داشت واس خودش بهشون دستور میداد
یا دعوا مینداختیم اونا رو سر خودمون یا هر چیزی ک میگفتیم اوکی میکردن برامون ولی خب اون با دعوا و فوحش بود منه بدبخ لیدر مظلوم و با محبتی بودم