اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعارهزار ترانه | عسل کیانی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Exulansis-
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 6
  • بازدیدها 295
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
*به‌نام خالق یکتا*

نام مجموعه:هزار ترانه
با لهجه روستایی
شامل:مقدمه و چهارصد ترانه از
سروده‌های عباس ارام
و ششصد ترانه محلی کرمانی

گرداوردنده:عباس رجبی راوری

بازنویسی:عسل کیانی

 
امضا : Exulansis-

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,952
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • #2
•| بسم رب العشق |•

642650_f51a41dc6db62ddb64ffaea46ee2561e.jpg


ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛

لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.
قوانین بخش اشعار کاربران

پس از ارسال بیست پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.
تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار

پس از گذشت بیست پست از دفتر شعرتان،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : SAN.SNI

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
به نام خداوند بخشنده مهربان

مقدمه بقلم جناب اقای عباس ارام
بنام یکتای بی همتایی که از دل خاکی تیره صــــــــــورت زیبـــا و قلب آکنده از مهر و محبت افرید. عاشــقان راســوز و گداز، حیرانی و سرگردانی، فریاد وفغان و چشمی گریان عطا کرد.
دل را به دلبر داد و دلبر را ناز و کرشمه اموخت. دردفــراق را به انتظار وصال شیرین و گوارا ساخت و شیفتگان بی قرار را بجستجوی محبوب وادار نمود.
آری سرگشتگان کوی عشــق دیوانه وار در پی معشوقند. از شهری به شهری میـــــــــروند. از بیابانهای سوزان و کوههای صعب العبور میگزرند تــــــا شاید گمشده خود را پیداکنند. اینان در اقلیمی دیگر پیـــــدا نمــــی شوند همه جا هستند همه جا با این تفاوت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
زندگی روستا نشینان در چهل سال پیش
( روستای جور یا گور نزدیک کوبنان کرمان )

بیا در روستاها بین صفا را _ میان مردمان عهد و وفا را
بیا در ده بین نور محبت _ تو که برگرفته ای راه جفا را
در روستاها از خیابانهای اسفالته و عمارات بیــــش از دو طبقه خبری نیست. ( 1 )
شما اگر به دهــــــــــی از دهـــــــات خصوصـــــا دهــــــات کرمــــان تشریف فرما شوید اولین چیزی که نظرتــــــــــان را جلـــب خواهد کرد خانــــــه هــــای خشت وگلـــی کــــم ارتفــــاع دیوارهای کوتاه کج و معوج و کوچه های پر پیچ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
اغاز سروده های
آقای عباس ارام


ستایش می‌نمایم من خدا را
خداعی که سزد حمد و ثنا را
من آن یکتای بی همتا پسرتم
پرستم خالق عرش و سما را
________
درخت دوســــتی را مـــــی نشانم
درون قلب خود در باغ جانم
فروانش دهم آب محبت
ز جوی چشمه‌ی روح و روانم
_______
بیا ای نور چشم راحت دل
به جانم باشدت ماًورا و منزل
کجایًی ای چراغ خانه ی من
امید زندگی حلال مشکل
_____
 
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
بدیدم بـــی دلی انـــدر بیابان
سرِ راهی نشسته زار و گریان
همی می گفت از جورِ زمانه
ز رنج و غم ز سختی دوران
______
درختی یکه و تنها بـــدیدم
ازو فریاد جانکاهی شنیدم
کنار راه می لرزید و می گفت
در این عالم چه سختی ها کشیدم
_____
برایم ابر غم می بارد ای دل
بجانم تخم غم می کارد ای دل
پشیمانم چرا عمرم هدر رفت
پشیمانی چه سودی دارد ای دل
____
گدایم نی گدایم نی گدایم
گدای روی زیبای خدایم
ز کفر و شرک و ناپاکی برییم
ز مکر و حیله و دستان جدایم
_____
 
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #7

مرا جان بر لب آمده کی میائی
کجائی نور چشمانم کجائی
ز کی آموختی ای بی مروّت
برایم راه و رسم بیوفائی
-----------
آیا نی زن بزن نی از برایم
کنم گریه غم از دل زدایم
تو میدانی دلی دارم پر از خون
ز دست آن نگار بیوفایم
_______

من آن مرغم که بال و پر ندارم
ز دست غم سرشک از دیده بارم
نه دانه دارم و نی آشیانه
براه زندگانی خوار و زارم
_____

مرا کاری نباشد غیر افغان
مرا چشمی نباشد غیر گریان
منم معجونی از رنج و مصیبت
مرا باشد غم و اندوۀ دوران​
 
امضا : Exulansis-
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا