- ارسالیها
- 289
- پسندها
- 4,978
- امتیازها
- 21,013
- مدالها
- 12
#22
نگهبانها بهم تعظیم کردن و در رو برام باز کردن. اومدم بیرون و به سمت پلههای کوه رفتم. ( یک سرزمین تخیلی و فانتزی رو توصیف کنید، از لباس نگهبانها بگید از فضای قصر بگید و به سرزمین خیالی رنگ بدید و به توصیفات کوتاه اکتفا نکنید تعادل جملات بهم ریخته و تکه تکه توصیف نکنید هرچیزی رو چون جملات باید تعادل داشته باشن) هیچ وقت نفهمیدم چرا انسانها انقدر تنبل هستن که نمیتونن از چند تا پله بالا و پایین برن. زیادی لوس شدن( جمله هنوز کامل نشده و نقطه فقط برای پایان جمله هست از ویرگول استفاده کنید برای مکث و ادامه) برای همه چیز یه نسخه آسان طراحی کردن.
نباید میذاشتم اورینا زمین بمونه. ( جملات بهم مرتبط...
نگهبانها بهم تعظیم کردن و در رو برام باز کردن. اومدم بیرون و به سمت پلههای کوه رفتم. ( یک سرزمین تخیلی و فانتزی رو توصیف کنید، از لباس نگهبانها بگید از فضای قصر بگید و به سرزمین خیالی رنگ بدید و به توصیفات کوتاه اکتفا نکنید تعادل جملات بهم ریخته و تکه تکه توصیف نکنید هرچیزی رو چون جملات باید تعادل داشته باشن) هیچ وقت نفهمیدم چرا انسانها انقدر تنبل هستن که نمیتونن از چند تا پله بالا و پایین برن. زیادی لوس شدن( جمله هنوز کامل نشده و نقطه فقط برای پایان جمله هست از ویرگول استفاده کنید برای مکث و ادامه) برای همه چیز یه نسخه آسان طراحی کردن.
نباید میذاشتم اورینا زمین بمونه. ( جملات بهم مرتبط...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.