نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
مطالب فلسفی نت های فلسفه| انجمن یک رمان
- نویسنده موضوع Eli.D :)
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 1,747
- بازدیدها 47,485
- کاربران تگ شده هیچ
- ارسالی‌ها
- 2,441
- پسندها
- 3,750
- امتیازها
- 28,773
- مدال‌ها
- 4
- ارسالی‌ها
- 2,441
- پسندها
- 3,750
- امتیازها
- 28,773
- مدال‌ها
- 4
برای خداوند فرقی ندارد که تو برایش نماز بخوانی یا نه !
برایش روزه بگیری یا نه !
فرقی ندارد چقدر برای عزیزانش ضجه زده باشی !
اما اینها برای من و تو فرق می کند .
و این فرق زمانی شروع شد که من و تو بر سر خدایمان جدل کردیم ،من گفتم من با ایمان ترم تو گفتی من!
و فراموش کردیم که خدای هر دویمان یکی ست فقط راه اتصالمان به او فرق دارد.
به راه های اتصالی یکدیگر به خدا دست نزنیم !
اجازه بدهیم هر کس به گونه ی خودش به خدایش وصل شود نه به شیوه ما!
"خداوند عارف عاشق می خواهد نه مشتری بهشت..."
برایش روزه بگیری یا نه !
فرقی ندارد چقدر برای عزیزانش ضجه زده باشی !
اما اینها برای من و تو فرق می کند .
و این فرق زمانی شروع شد که من و تو بر سر خدایمان جدل کردیم ،من گفتم من با ایمان ترم تو گفتی من!
و فراموش کردیم که خدای هر دویمان یکی ست فقط راه اتصالمان به او فرق دارد.
به راه های اتصالی یکدیگر به خدا دست نزنیم !
اجازه بدهیم هر کس به گونه ی خودش به خدایش وصل شود نه به شیوه ما!
"خداوند عارف عاشق می خواهد نه مشتری بهشت..."
امضا : ^Maryam^
- ارسالی‌ها
- 2,441
- پسندها
- 3,750
- امتیازها
- 28,773
- مدال‌ها
- 4
#آشنایی_با_فلاسفه
شش هفت ماه با فارابی زندگی کردم و نفس کشیدم. او نیز کریمانه مرا پذیرفت و به عنوان یک تلمیذ به اندرون خود راهم داد. شرح ماجرای این چند ماه زندگی شبانه روزی با حکیم ابو نصر، خود کتابی قطور خواهد شد که نه مرا زبان گفتن آن هست و نه کس را توان شنیدنش. همین قدر بگویم که تازه دانستم که اصلا فارابی را نمی شناخته ام.
در مرگ غریبانه او،بر بی خبری و بی برگ و باری خود گریستم.
شمار برگ هایی که تاریخ، زندگی این فیلسوف غریب را برای ما توصیف می کند، از تعداد انگشتان دست بیشتر نیست. وه که تاریخ در نشان دادن و معرفی بزرگان اکابر چه اندازه ممسک و بخیل است و آب از مشتش نمی چکد. اما تا بخواهی در شرح حقارت های اصاغر بریز و بپاش دارد.
#کتاب
#زندگی_و_اندیشه_حکیم_ابونصر_فارابی
#دکتر_نصرالله_حکمت
شش هفت ماه با فارابی زندگی کردم و نفس کشیدم. او نیز کریمانه مرا پذیرفت و به عنوان یک تلمیذ به اندرون خود راهم داد. شرح ماجرای این چند ماه زندگی شبانه روزی با حکیم ابو نصر، خود کتابی قطور خواهد شد که نه مرا زبان گفتن آن هست و نه کس را توان شنیدنش. همین قدر بگویم که تازه دانستم که اصلا فارابی را نمی شناخته ام.
در مرگ غریبانه او،بر بی خبری و بی برگ و باری خود گریستم.
شمار برگ هایی که تاریخ، زندگی این فیلسوف غریب را برای ما توصیف می کند، از تعداد انگشتان دست بیشتر نیست. وه که تاریخ در نشان دادن و معرفی بزرگان اکابر چه اندازه ممسک و بخیل است و آب از مشتش نمی چکد. اما تا بخواهی در شرح حقارت های اصاغر بریز و بپاش دارد.
#کتاب
#زندگی_و_اندیشه_حکیم_ابونصر_فارابی
#دکتر_نصرالله_حکمت
امضا : ^Maryam^
- ارسالی‌ها
- 2,441
- پسندها
- 3,750
- امتیازها
- 28,773
- مدال‌ها
- 4
#آشنایی_با_آرای_فلاسفه
#نیچه
و اما اگر بر آن باشیم که زندگی به خودی خود چیزی است مایه ی ترس و وحشت و بدبینی، به معنایی که نگره ی «نه-گوی» از آن می فهمد، تنها راه گریز از آن، سیمای زیبایی شناسیک دادن به واقعیت است. و برای این کار دو راه در پیش است. یکی کشیدن پرده ی زیبایی شناسیک بر چهره ی واقعیت و آفریدن جهان آرمانی صورت و زیبایی، و این راه آپولونی است که فرانمود خود را در اساطیر اولمپی و هنرهای حماسه سرایی و پیکر نمایی می یابد.
راه دیگر «آری-گویی» پیروزمندانه به زندکی و با آغوش باز روی کردن به آن است با تمامی تاریکی و هولناکیش. این نگره ی دیونوسوسی است و هنرهای خاص آن تراژدی و موسیقی است.تراژدی به راستی به زندگی سیمای ریبایی شناسیک می دهد اما پرده ای به روی آن نمی کشد و آن را آنچنان که...
#نیچه
و اما اگر بر آن باشیم که زندگی به خودی خود چیزی است مایه ی ترس و وحشت و بدبینی، به معنایی که نگره ی «نه-گوی» از آن می فهمد، تنها راه گریز از آن، سیمای زیبایی شناسیک دادن به واقعیت است. و برای این کار دو راه در پیش است. یکی کشیدن پرده ی زیبایی شناسیک بر چهره ی واقعیت و آفریدن جهان آرمانی صورت و زیبایی، و این راه آپولونی است که فرانمود خود را در اساطیر اولمپی و هنرهای حماسه سرایی و پیکر نمایی می یابد.
راه دیگر «آری-گویی» پیروزمندانه به زندکی و با آغوش باز روی کردن به آن است با تمامی تاریکی و هولناکیش. این نگره ی دیونوسوسی است و هنرهای خاص آن تراژدی و موسیقی است.تراژدی به راستی به زندگی سیمای ریبایی شناسیک می دهد اما پرده ای به روی آن نمی کشد و آن را آنچنان که...
امضا : ^Maryam^
- ارسالی‌ها
- 2,441
- پسندها
- 3,750
- امتیازها
- 28,773
- مدال‌ها
- 4
شیری گرسنه از میان تپه‌های کوهستان بیرون پرید و گاوی را از پای درآورد. سپس در حالی که… شکمی از غذا درمی آورد، هر ازگاهی یکبار سرش را بالا می گرفت و مستانه نعره می کشید. صیادی که در آن حوالی در جستجوی شکار بود صدای نعره های مستانه شیر را شنید و پس از ردیابی با گلوله ای آن را از پای درآورد.
هنگامی که م**س.ت پیروزی هستیم بهتر است دهانمان را بسته نگه داریم.
غرور، منجلاب موفقیت است.
موفقیت برای اشخاص کم ظرفیت مقدمه گستاخی است!
هنگامی که م**س.ت پیروزی هستیم بهتر است دهانمان را بسته نگه داریم.
غرور، منجلاب موفقیت است.
موفقیت برای اشخاص کم ظرفیت مقدمه گستاخی است!
امضا : ^Maryam^
- ارسالی‌ها
- 2,441
- پسندها
- 3,750
- امتیازها
- 28,773
- مدال‌ها
- 4
حیوانی روی بام بود
و به شیری که از پایین عبور
می کرد توهین میکرد
ناسزا می گفت
شیر گفت
این تو نیستی
که به من نا سزا
می گوید
بلکه این جایگاه توست
که به من نا سزا می گوید
مبادا بوسیله جایگاهت به دیگران
توهین کنی که تکیه گاهت با گذر زمان سست
شده و فرو میپاشد آنگاه تو میمانی و آنهایی که
تحقیرشان کردی
پس در اوج قدرت......انسان ...... باش
و به شیری که از پایین عبور
می کرد توهین میکرد
ناسزا می گفت
شیر گفت
این تو نیستی
که به من نا سزا
می گوید
بلکه این جایگاه توست
که به من نا سزا می گوید
مبادا بوسیله جایگاهت به دیگران
توهین کنی که تکیه گاهت با گذر زمان سست
شده و فرو میپاشد آنگاه تو میمانی و آنهایی که
تحقیرشان کردی
پس در اوج قدرت......انسان ...... باش
