جک به رز: رز، تو پیکنیک نیومدی! میفهمی.
تو مثل یه دختر بچه بداخلاق و لوسی اما در عین حال حیرتانگیزترین و فوقالعاده ترین زنی هستی که من توی عمرم دیدم.
رز به جک: وقتی کشتی به اسکله برسه منو تو باهم از کشتی پیاده میشیم.
جک: این احمقانست!
میدونم بنظرم اصلا منطقی به نظر نمیرسید برای همین بهش باور دارم... .