متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

طنز مدرسه و دانشگاه

خندیدید؟:)

  • یس D:

  • نو :|


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,528
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • مدیر
  • #631
دختره متولد 98 پست گذاشته : از این به به بعد پول کارت

شارژهایم را سیگار میخرم و با خیابان حرف میزنم …
تو پول کارت شارژاتو نگه دار لوازم تحریر

بخر ۲روز دیگه باید بری مدرسه آب بابا نان داد بنویسی !
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,528
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • مدیر
  • #632
شادی ها و تفریحات سالم ما تو کلاس اینه که با یه میخ صندلی استاد رو سوراخ سوراخ میکنیم
سپس یه سرنگ ترجیحن بزرگ را از آب(در صورت موجود آب سالم) پر کرده و به اسفنج داخل صندلی تزریق میکنیم
پس از نشستن شخص مربوطه رو صندلی دل بچه ها شاد و پای استاد خنک میشود
تبصره:
برای شادی بیشتر مجوز استفاده از سس قرمز به جای آب نیز داده میشود
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,528
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • مدیر
  • #633
شما یادتون نمیاد ما وقتی بچه بودیم اول مهر که کفش نو برام میخریدن

سر کلاس انقدر نیگاش میکردم که دیگه چشمام خسته میشد ،

تازه اگه روش یه لک میفتاد با آب دهنم تمیزش میکردم …
انقد که من از کفشم لذت میبردم لیونل مسی از کفش طلاییش لذت نمیبره …
 
امضا : Amin~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,528
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • مدیر
  • #634
یادمه یکی از پر استرس ترین لحظات دوران ابتدایی وقتی بود که دیکته تموم میشد

و مبصر دفترارو جم میکرد میذاشت رو میز معلم ؛ مام هی حواسمون به دفترمون بود ببینیم

کی نوبت صحیح کردن دیکته ما میشه ، نوبتمون که میشد همش

چشممون به خودکار معلم بود ببینیم غلط داریم یا نه … قلبمونم تند تند میزد !!!
 
امضا : Amin~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

Seta~

ناظر داستان کوتاه
سطح
44
 
ارسالی‌ها
6,051
پسندها
41,293
امتیازها
84,376
مدال‌ها
76
  • #635
تو دانشگاه یکی دست تکون داد، با تکون دادن سرم جوابشو دادم بعد فهمیدم با من نیست،
تا ۵ دقیقه هی سرمو تکون میدادم که فکر کنه حالت عادیمه
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
امضا : Seta~

Seta~

ناظر داستان کوتاه
سطح
44
 
ارسالی‌ها
6,051
پسندها
41,293
امتیازها
84,376
مدال‌ها
76
  • #636
مردم،
‏مهمونین ، من درس دارم
‏فستيوالن ، من درس دارم
‏دیت میرن ، من درس دارم
‏پارتى ميکنن، من درس دارم
‏ازدواج ميكنن، من درس دارم
‏بچه‌ دار ميشن، من درس دارم
‏نوه‌دار بشنم باز، من درس دارم
‏تا انقلاب مهدی ، من درس دارم
 
امضا : Seta~

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا