نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

طنز خانوادگی

  • نویسنده موضوع A.R دخترآتش
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 646
  • بازدیدها 15,904
  • کاربران تگ شده هیچ

•|SERAPH|•

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
363
پسندها
1,087
امتیازها
7,113
مدال‌ها
11
  • #381
مامان شماهم وقتی چند تا نکته پزشکی میخونه فکر میکنه دکتر شده اگه درحال مرگم باشی نمیذاره بری دکتر میگه با این جوشونده خوب میشی دکتر نمیخواد؟
 
امضا : •|SERAPH|•

Seta~

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی آیین و میراث
سطح
44
 
ارسالی‌ها
6,072
پسندها
41,360
امتیازها
84,376
مدال‌ها
77
  • مدیر
  • #382
من كه میدونم چه دسته گلى به آب دادى ، میخوام از زبون خودت بشنوم
[ قدیمی ترین تاكتیك اعتراف گیرى مادرا از بچه ها در طول تاریخ ]
 
امضا : Seta~

Seta~

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی آیین و میراث
سطح
44
 
ارسالی‌ها
6,072
پسندها
41,360
امتیازها
84,376
مدال‌ها
77
  • مدیر
  • #383
به مامانم میگم عروسی پسر خاله کراوات بزنم یا پاپیون؟ برگشته میگه:زنگوله بنداز موقع برگشت دیگه گمت نکنیم دنبالتم نگردیم. :|
 
امضا : Seta~

mobina84

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,259
پسندها
20,382
امتیازها
42,073
مدال‌ها
19
  • #384
مامانم الان 30 ساله که هر شب از بابام میپرسه فردا چی درست کنم؟




بابام هم میگه باقالی پلو با گوشت، و مامانم هم درست نمیکنه*-*
 
امضا : mobina84

mobina84

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,259
پسندها
20,382
امتیازها
42,073
مدال‌ها
19
  • #385
چند روزه بدجور سرما خوردم..

دیشب مامانم میگه پسرم فردا نرو سر کار، عزیزم استراحت کن!
منم نرفتم..

هیچی دیگه از صب ساعت ۶ دارم کابینتا رو دستمال میکشم (:
بعدش باید دیوارای آشپزخونه رو تمیز کنم ((:
الانم داره فرشای پذیرائی رو جمع میکنه که بشورم (((:
 
امضا : mobina84

mobina84

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,259
پسندها
20,382
امتیازها
42,073
مدال‌ها
19
  • #386
داشتم اتاقمو جاروبرقی میکشیدم و در حینش ،
آهنگم گوش میکردم
هندزفری تو گوشم ،
ولوم بالا و شروع کردم با جدیت تمام جارو کشیدن






بعد ۵ دقیقه مامانم زد رو شونم!!!
هندزفری رو در آوردم گفتم جانم مامان؟

گفت لااقل جارو رو روشن کن میمون/=
 
امضا : mobina84

mobina84

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,259
پسندها
20,382
امتیازها
42,073
مدال‌ها
19
  • #387
زنگ زدم به مامانم گفتم شام چی داریم؟


گفت بقیه ناهار امروز.

گفتم ناهار امروز چی بود؟

گفت همون شام دیشب.


ترسیدم ادامه بدم برسم به غذاهای نذری روز عاشورا..
 
امضا : mobina84

mobina84

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,259
پسندها
20,382
امتیازها
42,073
مدال‌ها
19
  • #388
به زنم گفتم ماشین چی بخرم؟ اونم داد میزد: لندکروز لندکروز لندکروز
دقیقتر شدم دیدم مامانمه داره بیدارم میکنه میگه پاشو لندِهور لندهور لندهور*-*

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
امضا : mobina84

mobina84

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,259
پسندها
20,382
امتیازها
42,073
مدال‌ها
19
  • #389
من که خوابم میبره مامانم یه لحاف کرسی ۲۰۰ کیلویو
از ارتفاع ۲ متری زارت میندازه روم
پشت بندشم بابام که مثلا حواسش نیست پامو لگد میکنه
من که خوابم میبره مامانم یه لحاف کرسی ۲۰۰ کیلویو
از ارتفاع ۲ متری زارت میندازه روم
پشت بندشم بابام که مثلا حواسش نیست پامو لگد میکنه
بعد که من مثل جن زده ها از خواب میپرم!





دوتایی با هم میخندن میگن :
پدر سوخته الکی خودشو به خواب زده/=

 
امضا : mobina84

mobina84

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,259
پسندها
20,382
امتیازها
42,073
مدال‌ها
19
  • #390
آخر یه روز یه نَرم اَفزار به نامِ Tel Geram میسازم میدَم به همه ی مامانا*-*✌
 
امضا : mobina84

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا