طنز تیمارستان

  • نویسنده موضوع tasnim
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 321
  • کاربران تگ شده هیچ

tasnim

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
8/4/17
ارسالی‌ها
251
پسندها
5,872
امتیازها
28,973
مدال‌ها
4
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
یکی از سرگرمی های من اینه که :
وقتی دوستام عکس دوست دخترشونو بهم نشون میدن
گوشیشونو میگیرم میزنم تو دیوار با گریه میگم خودشه
همین منو ول کرد و رفت


خیلی حال میده
سرگرمیه سالمیه
توصیه میشه:p:D
 

tasnim

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
8/4/17
ارسالی‌ها
251
پسندها
5,872
امتیازها
28,973
مدال‌ها
4
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
آهای زندگی....:yawn:






هیچی هیچی ...
راحت باش
تو اعصاب نداری
یه چی میگم
میزنی از این بدبخت ترمون میکنی
کم نکشیدیم ازت
بخواب گلم
پیش پیش پیش
نازی نازی
:roflym::roflym:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

A.R دخترآتش

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
3/6/17
ارسالی‌ها
601
پسندها
3,111
امتیازها
21,173
مدال‌ها
8
سطح
11
 
  • #3
غضنفر میره رستوران میگه: غذا چی دارین؟

گارسون میگه : کاستیدگیلینکوفینوستا با لیمو!

غضنفر میگه: کاستیدگیلینکوفینوستا با چی!؟
 
امضا : A.R دخترآتش

A.R دخترآتش

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
3/6/17
ارسالی‌ها
601
پسندها
3,111
امتیازها
21,173
مدال‌ها
8
سطح
11
 
  • #4
دیوانه اولی: کی اومدی؟

دیوانه دومی: پس فردا

دیوانه اولی: پس فردا که هنوز نیومده

دیوانه دومی: می دونم چون کار داشتم، زودتر اومدم !
 
امضا : A.R دخترآتش

oxsizhen

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
18/7/17
ارسالی‌ها
56
پسندها
778
امتیازها
3,803
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #5
به درجه ای از تنهایی رسیدم که خودم به خودم زنگ میزنم ، میبینم اشغاله

فحش میدم و قطع میکنم....

تازه من خوبم!






یه دوست دارم ، دوتا خط داره ، با خودش اس بازی میکنه

یه بار خودش به خودش گفت:عزیزم رسیدی خبر بده..

بعد یادش رفت خبر بده، تا صبح از نگرانی خوابش نبرده!!!

به نظرتون بیمه درمانی بهمون تعلق میگیره؟؟؟؟
 

oxsizhen

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
18/7/17
ارسالی‌ها
56
پسندها
778
امتیازها
3,803
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #6
یارو با مامورای 110 .دعواش میشه

میزنه یکیشونو میکشه







فرار میکنه ….

چند ساعت بعد زنگ میزنه 110 میگه :

می بینم که 109 تا شدین !!!!
 

masome_a

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/12/17
ارسالی‌ها
689
پسندها
7,773
امتیازها
24,673
مدال‌ها
15
سطح
12
 
  • #7
فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت. هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید. وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند. هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست. و اما خبر بد این که بیمارى که تو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : masome_a

امینِ مدالخور

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
11,887
پسندها
44,176
امتیازها
96,903
مدال‌ها
144
سطح
39
 
  • مدیرکل
  • #8
رئیس تیمارستان به یکی از مراقب ها می گوید: من در این جا از همه راضی هستم، فقط دیوانه ای هست که اصرار دارد من برج ایفل را از او بخرمم
راقب می گوید: خب، چرا نمی خرید؟ رئیس تیمارستان می گوید: آخر پول ندارم. اگر داشتم، حتما می خریدم
 

امینِ مدالخور

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
11,887
پسندها
44,176
امتیازها
96,903
مدال‌ها
144
سطح
39
 
  • مدیرکل
  • #9
به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانی، از روان پزشک پرسیدم شما چطور می فهمید که یک بیمار روانی به بستری شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
روان پزشک گفت:ما وان حمام را پر از آب می کنیم و یک قاشق چایخوری، یک فنجان و یک سطل جلوی بیمار می گذاریم و از او می خواهیم که وان را خالی کند.
من گفتم:آهان! فهمیدم. آدم عادی باید سطل را بردارد چون بزرگ تر است.

.

.

.

.

.

.

.
روان پزشک گفت:نه! آدم عادی درپوش زیر آب وان را بر می دارد... شما می خواهید تخت تان کنار پنجره باشد؟
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا