طنز من

[Amin]

‏رفتم شرکت گفتم یا پولمو میدین یا یجور دیگه بگیرم


گفتن مثلا چجوری؟


یه لیوان یکبار مصرف ورداشتم از آب سردکن آب ریختم توش خوردم گفتم این صد تومن

 

[Amin]

راننده اسنپه زنگ‌ زد گفت :
تو موقعیتم قربان


گفتم: تا من دستور ندادم شلیک نکن !


چندتا ف*حش داد و قطع کرد مرتیکه بی جنبه

 

[Amin]

‏یادمه معلم اومد سر کلاس رو کرد به من گفت تبریک میگم ۸ گرفتی

‏همه شروع کردن خندیدن

‏گفتم پس چرا تبریک میگین ؟!

‏گفت چون نمره‌ی اول کلاسی

‏این سری فقط من خندیدم

 

[Amin]

آورده اند که …


حالا هر چی دقت می کنم اخیرا چیزی نیاورده اند!

همه چیز را هم همه برده اند!

همین که من را نبرده اند و هم اکنون پست می گذارم خداوند را شاکرم!

 

[Amin]

دیشب پلیس جلوی ماشینمو گرفت
به پلیس خیلی جدی گفتم:
میدونی من کیم؟

گفت: کی هستی؟
گفتم: یعنی واقعا نمی دونی؟

رنگش زرد شد؛ گفت: نه،کی هستی مگه؟
گفتم:

من یه پرندم، آرزو دارم، تو یارم باشی…!
جریمم نکرد!
اشک تو چشاش جمع شد،‌فقط ‌گفت
‌قرصاتو ‌سروقت ‌بخور

 

[Amin]

ﺧﺎنم ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ
ﺗﻮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ:
ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ ﺑﺮﺍﺕ ﺑﺎﻟﺶ ﻭ ﭘﺘﻮ ﺑﯿﺎﺭﻡ...

ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ ﺑﻮﻭﻭﻭﻭﻭﺳﻢ ﮐﻦ ﺑﺮﺍﻡ ﻗﺼﻪ ﺑﮕﻮ ...


رفت کاپيتان رو آورد نزديک بود از چاه دستشوئی بندازنم پايين

 

[Amin]

به حول و قوه الهی آیفون ۱۴ هم اومد

ایشالله هر چی سریعتر وارد بازار بشه

که آیفون ۱۲و۱۳ ارزون بشه
تا بتونم یه آیفون ۷بخرم

 

[Amin]

به سلامتی اون گارسونی که وقتی برای بار اولت رفتی تو يه رستوران و گفتی همون هميشگى،

تورو جلو دوستات ضايع نکرد


و رفت گرونترين غذاشونو آورد که دوباره ازين زرای اضافی نزنی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

 

[NAST]

از شرایط مشهور شدن
فقط «وی در خانواده‌ای فقیر دیده به جهان گشود» ش رو دارم

 

[NAST]

‏امروز تو اتوبوس دیدم قاب گوشی بغل دستیم با مال من یکیه، پیاده که شد گوشیمو از طرف قابش براش تکون دادم
بنده خدا تا یه ساعت دنبال اتوبوس می‌دوید