تفسیر شعر شرح و تفسیر اشعار حافظ

  • نویسنده موضوع _harly_
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 5
  • بازدیدها 369
  • کاربران تگ شده هیچ

_harly_

مدیر بازنشسته شعرکده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
18/1/21
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,384
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
به نام او

شعر یک:

فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم


بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم

طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق

که در این دامگه حادثه چون افتادم

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود

آدم آورد در این دیر خراب آبادم

سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض

به هوای سر کوی تو برفت از یادم

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست

چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم

کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت

یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق

هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

می‌خورد خون دلم مردمک دیده سزاست

که چرا دل به جگرگوشه مردم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته شعرکده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
18/1/21
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,384
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
تفسیرشعر یک:

١- من بنده و غلام عشق هستم و به این سبب از غم هر دو جهان آسوده ام، این سخن را آشکارا می گویم و از این گفته خوشحالم.

۲- من پرنده باغ بهشت هستم چگونه اندوه فراق را بیان کنم و بگویم که چطور در این دام پرحادثه دنیا افتادم؟

٣- من فرشته بودم و بهشت برین جایگاهم بود، آدم مرا با این دنیای خراب آباد آورد.

۴- سایه درخت طوبی و محبتهای فرشتگان و لب حوض کوثر، در آرزوی رسیدن به سر کوی تو، از خاطرم رفت.

۵- بر لوح دل من، جز قامت یار که به الف کشیده می ماند، چیز دیگری نیست، چه کنم، استادم حرف دیگری به من نیاموخت.

۶- هیچ منجمی ستاره اقبال مرا نشناخت، خداوندا، با چه طالع و اقبالی من از مادر گیتی زاده شدم؟

۷-...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته شعرکده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
18/1/21
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,384
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
شعر دو

سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم


تا به فتوی خرد حرص به زندان کردم

من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه

قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم

سایه‌ای بر دل ریشم فکن ای گنج روان

که من این خانه به سودای تو ویران کردم

توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون

می‌گزم لب که چرا گوش به نادان کردم

در خلاف آمد عادت بطلب کام که من

کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

نقش مستوری و مستی نه به دست من و توست

آن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم

دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع

گر چه دربانی میخانه فراوان کردم

این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت

اجر صبریست که در کلبه احزان کردم

صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ

هر چه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته شعرکده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
18/1/21
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,384
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
تفسیر شعر دو:

۱۔ سالها از کیش و آئین وارستگان پیروی و متابعت کردم تا اینکه به دستور و فتوای خرد، حرص را به زندان افکنده و بر آن غالب شدم.

٢- من خود به تنهایی به جایگاه سیمرغ نرسیدم، این راه را همراه با هدایت هدهد - مرغ سليمان - طی کردم.

٣- ای گنجینه آرزوی من، بر دل مجروح و خسته ام سایه رحمت بینداز زیرا که من خانه دل خود را در آرزوی تو، ویران کردم.

۴- توبه کردم که پس از این لب ساقی را نبوسم و اکنون از پشیمانی، لب میگزم که چرا به سخنان مردم ناآگاه، گوش کردم.

۵- آرزوی خود را در پدیده های خارق العاده و مخالف عادت جستجو کن زیرا که من جمعیت خاطر خود را در آن گیسوان پریشان، بدست آوردم.

۶- نقش پرهیزگاری و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _harly_

AINAZ.R

کاربر برتر
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/6/21
ارسالی‌ها
2,761
پسندها
13,713
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
سن
19
سطح
24
 
  • #5
شعر سه

1) خسروا گوی فلک در خَمِ چوگانِ تو باد / ساحتِ کون و مکان عرصۀ میدان تو باد​

2) زلفِ خاتونِ ظفر شیفتۀ پرچمِ توست / دیدۀ فتح ابد عاشقِ جولانِ تو باد​

3) ای که انشاء عطارد صفتِ شوکتِ توست / عقلِ کُل چاکرِ طغرا کِشِ دیوانِ تو باد​

4) طیرۀ جلوۀ طوبی قدِ چون سروِ تو شد / غیرتِ خُلدِ برین ساحتِ بستانِ تو باد​

5) نه به تنها حیوانات و نباتات و جماد / هر چه در عالَمِ امرست به فرمانِ تو باد​

 
امضا : AINAZ.R

AINAZ.R

کاربر برتر
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/6/21
ارسالی‌ها
2,761
پسندها
13,713
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
سن
19
سطح
24
 
  • #6
تفسیر شعر سه :

خسروا گوی فلک در خَمِ چوگانِ تو باد / ساحتِ کون و مکان عرصۀ میدان تو باد​


ای پادشاه گوی فلک در خَمِ چوگانِ تو باشد یعنی حق تعالی به تو قدرت و عظمتی دهد که مافوقِ تصور باشد یعنی قدرت و عظمتِ خارق العاده دهد . [ شهریارا ، گوی گردون دستخوش و سرگردان چوگان فرمانِ تو و پهنۀ گشاده جهان هستی جولانگه تو باد ( شرح دکتر خطیب رهبر ) . گوی فلک = گوی گردون / ساحت کون و مکان = سراسر روی زمین ]​

زلفِ خاتونِ ظفر شیفتۀ پرچمِ توست / دیدۀ فتح ابد عاشقِ جولانِ تو باد​


گیسوی ملکۀ پیروزی عاشق پرچم درفش توست و...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : AINAZ.R
عقب
بالا