ای مردم آزاده کجایید کجایید
آزادگی افسرد بیایید بیایید
در قصه و تاریخ چو آزاده بخوانید
مقصود از آزاده شمایید شمایید
بیشبه شما روشنی چشم جهانید
در چشمهی خورشید شما نور و ضیایید
با چارهگری و خرد خویش به هر درد
بر مشرق رنجور دوایید دوایید
بسیار مفاخر پدرانتان و شما راست
کوشید که یک لخت بر آنها بفزایید
بنمود مصدقتان آن نعمت و قدرت
کاندر کفتان هست از آن سر مگرایید
گیرید همه از دل و جان راه مصدق
زین ره درآیید اگر مرد خدایید