فال شب یلدا

شاعر‌پارسی اشعار علی اکبر دهخدا | اشعار پارسی

  • نویسنده موضوع _harly_
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 358
  • کاربران تگ شده هیچ

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #1
بجز دیدار آن یار پری پیکر نمی‌خواهم

هوائی غیر عشق روی او در سرم نمی‌خواهم

نظر کم ده، خبر کم گو خدا را زین سپس واعظ!
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #2
ای مردم آزاده کجایید کجایید

آزادگی افسرد بیایید بیایید

در قصه و تاریخ چو آزاده بخوانید

مقصود از آزاده شمایید شمایید

بی‌شبه شما روشنی چشم جهانید

در چشمه‌ی خورشید شما نور و ضیایید

با چاره‌گری و خرد خویش به هر درد

بر مشرق رنجور دوایید دوایید

بسیار مفاخر پدرانتان و شما راست

کوشید که یک لخت بر آن‌ها بفزایید

بنمود مصدقتان آن نعمت و قدرت

کاندر کفتان هست از آن سر مگرایید

گیرید همه از دل و جان راه مصدق

زین ره درآیید اگر مرد خدایید
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #3
کشد موری گران‌تر چند صد بار

ز سنگینی خود باری به فرسنگ

نشاید بود باری کمتر از مور

به نمکین و وقار و فر و فرهنگ

کم از موری نیم آخر چه ترسم

ز بعد منزل و بار گران سنگ
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #4
در لانه ماکیان برده دست

به منقارم آن سان به سختی گزید

که اشکم، چو خون از رگ، آن دم جهید

پدرخنده بر گریه ام زد که هان!

وطن‌داری آموز از ماکیان
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #5
ای مونس یوسف اندر این بند

تعبیر، عیان چو شد تو را خواب

دل پر ز شعف، لب از شکر خند

محسود عدو، به کام اصحاب

رفتی بر بار و خویش و پیوند

آزادتر از نسیم و مهتاب

زان کو، همه شام با تو یک چند

در آرزوی وصال احباب

اختر به سحر شمرده یادآر
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #6
یاد آر ز شمع مرده یار آر

ای مرغ سحر، چو این شب تار

بگذاشت ز سر سیاه‌ کاری
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #7
وز نفحه روح بخش اسحار

رفت از سر خفتگان خماری

بگشود گره ز زلف زر تار

محبوبه نیلگون عماری

یزدان به کمال شد پدیدار

و اهریمن زشتخو حصاری

یاد آر ز شمع مرده یار آر

ای مونس یوسف، اندر این بند

تعبیر عیان چو شد تو را خواب
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #8
دل پر ز شعف، لب از شکر خند

محسود عدو به کام اصحاب

رفتی بر یار و خویش و پیوند

آزادتر از نسیم و مهتاب

زان کو همه شام با تو یک چند
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #9
در آرزوی وصال احباب

اختر به سحر شمرده یاد آر

چون باغ شود دوباره خرم

ای بلبل مستمند مسکین

وز سنبل و سوری و سپر غم

آفاق نگارخانه‌ی چین

گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم

تو داده ز کف قرار و تمکین

زان نوگل پیش رس که در غم

ناداده به نار شوق تسکین

از سردی دی، فسرده یاد آر
 
امضا : _harly_

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا