نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

دنباله دار موضوعی که همیشه تورو بخاطرش مسخره میکردن چیه؟ و تو کی بهشون فهموندی که حق ندارن مسخرت کنن؟

  • نویسنده موضوع Altinay*
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 7
  • بازدیدها 217
  • کاربران تگ شده هیچ

Altinay*

مدیر بازنشسته
سطح
16
 
ارسالی‌ها
1,312
پسندها
6,260
امتیازها
24,673
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
نمیدونم اما ی سری ی اختلاف بین منو یکی از بچه های مدرسه افتاد بعد منم ک دیگه وقتی عصبی بشم دیگه مریم شوخ نیستم خلاصه اینا انقدر منو تحت فشار گذاشتن که من سر کلاس گریم گرفت بعد اونا منو مسخره کردن سال بعدش نمیدونم چی شد ولی ی کار کردم که اشکشون دراومد جیگرم حال اومد:/
 
امضا : Altinay*

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,655
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
  • #2
نمیدونم اما ی سری ی اختلاف بین منو یکی از بچه های مدرسه افتاد بعد منم ک دیگه وقتی عصبی بشم دیگه مریم شوخ نیستم خلاصه اینا انقدر منو تحت فشار گذاشتن که من سر کلاس گریم گرفت بعد اونا منو مسخره کردن سال بعدش نمیدونم چی شد ولی ی کار کردم که اشکشون دراومد جیگرم حال اومد:/
توانایی نفر اول شدن تو هر چیزی
 
امضا : AINAZ.R

Aby_ZM

کاربر فعال
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,814
پسندها
9,059
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • #3
عینکم:/
یه مدت فهمیده بودن که رو عینکم خیلی حساسم میگفتن چارچشمی منم اعصابم خورد شد زدم با پا دماغ پسرداییمو شکستم:| هیچ کس بعدش حتی اشاره ریزی بهش نکرد:happysmiley:
 
امضا : Aby_ZM

شکوفه هلو

رو به پیشرفت
سطح
4
 
ارسالی‌ها
50
پسندها
383
امتیازها
2,033
مدال‌ها
4
  • #4
اهنگ گوش دادن زیاد
 
امضا : شکوفه هلو

Lili.Da

پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,308
پسندها
28,734
امتیازها
53,071
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #5
بارهای زیادی توسط آدما مسخره شدم.
اما از یک روز به بعد شدم آدمی که سکوت میکنه میکنه ولی وقتی عصبی بشه
دیگه عاقبتش با خودشونه.
اگرم کسی ناراحت میشه برام مهم نیست دیگه
آدم‌هایی مثل اونا از من چنین آدمی ساختن
 
امضا : Lili.Da

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,249
پسندها
41,874
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • #6
تا اونجايي كه يادمه چيزي نبوده ...
 

Wild

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
132
پسندها
1,427
امتیازها
10,013
مدال‌ها
8
  • #7
منو به خاطر شعرام مسخره می کردن با چاپ اولین کتابم دهنشون بسته شد که هیچ زبونشونم مزش عوض شد
 
امضا : Wild

MONTE CRISTO

کاربر قابل احترام
سطح
44
 
ارسالی‌ها
4,593
پسندها
50,301
امتیازها
77,373
مدال‌ها
77
  • #8
نمیدونم اما ی سری ی اختلاف بین منو یکی از بچه های مدرسه افتاد بعد منم ک دیگه وقتی عصبی بشم دیگه مریم شوخ نیستم خلاصه اینا انقدر منو تحت فشار گذاشتن که من سر کلاس گریم گرفت بعد اونا منو مسخره کردن سال بعدش نمیدونم چی شد ولی ی کار کردم که اشکشون دراومد جیگرم حال اومد:/
من نهم بودم از شانس با گوشت تلخ‌های کلاسمون یه جا افتادم تو سایت بودیم من تو تایپ کند بودم اینا اینقد هی رو مخ من راه رفتن تا گریه‌م دراومد از سایت زدم بیرون به طوری که نفسم بالا نمیومد مامانم اومد دنبالم بعضی وقتا طوری نقص‌هات تو صورتت می‌کوبن که رمق نداری خودت رو جمع جور کنی ولی خب فرداش مامانم تلافی کرد اومد از هر سه‌تاشون شکایت کرد

یه سری هم دوتا دختر بودن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : MONTE CRISTO

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا