فرمان اول:
موضوع تازه وجود ندارد. باید به فکر نو کردنِ کهنه باشیم.
عشق همیشه عشق است و حسد همیشه حسد، اما قرار نیست مجنون همیشه یکجور
به لیلی دل ببندد و بنا نیست همیشه ته عشقشان آنچنان باشد که گفتهاند و میدانید.
دنبال حاشیههایی باشید که مضامین را جور دیگری جلوه بدهند.
یکبار وقایع را پس و پیش کنید. یکبار... قرار نیست داستان همیشه از ابتدا روایت شود
و مقدمه همان اول بیاید. شاید اگر قصهای را وارونه بگویید، کار تازهای باشد.
فقط باید حواستان باشد هر کار تازهای نمیتواند مضمون را نو کند!