- ارسالیها
- 825
- پسندها
- 3,808
- امتیازها
- 17,773
- مدالها
- 13
- سن
- 21
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1
آسمان خراشها و آسمان زیرین
زمین را تنگ خاکستر گرفته است.
همان پریشانی گیج آور
بر جا مانده است در پاریس پهناور و شادمان
شامگاهان خیابانها پر زرق و برقند،
واپسین درخشش خورشید فرو مینشیند.
و همه جا زوجهایی هستند،
با لبانی لرزان و چشمانی بیپروا.
اکنون تنهایم، خوب است بیاساید
سر کسی رویاروی شاهبلوطی.
درست همچنان که در مسکو، اینجا، سینه
همراه منظومهی رُستاند فریاد میشکد.
گرامیاند روزهای رفتهی دراز بلاهت
شبهای پاریس عذابآورند.
به سوی خانه راه می افتم تا بنفشهها را بیازارم
و نگارهی مهربانی و نازنین کسی را.
آن نیمرخ نظر میدوزد، به سان برادری
خودمانی و اندوهگین است. به نظر میرسد
امشب خواهم دید شهید ریچستاد را
رُستاند و سارا را – در رویاهایم.
در پاریس پهناور و...
زمین را تنگ خاکستر گرفته است.
همان پریشانی گیج آور
بر جا مانده است در پاریس پهناور و شادمان
شامگاهان خیابانها پر زرق و برقند،
واپسین درخشش خورشید فرو مینشیند.
و همه جا زوجهایی هستند،
با لبانی لرزان و چشمانی بیپروا.
اکنون تنهایم، خوب است بیاساید
سر کسی رویاروی شاهبلوطی.
درست همچنان که در مسکو، اینجا، سینه
همراه منظومهی رُستاند فریاد میشکد.
گرامیاند روزهای رفتهی دراز بلاهت
شبهای پاریس عذابآورند.
به سوی خانه راه می افتم تا بنفشهها را بیازارم
و نگارهی مهربانی و نازنین کسی را.
آن نیمرخ نظر میدوزد، به سان برادری
خودمانی و اندوهگین است. به نظر میرسد
امشب خواهم دید شهید ریچستاد را
رُستاند و سارا را – در رویاهایم.
در پاریس پهناور و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.