- ارسالیها
- 7,917
- پسندها
- 55,449
- امتیازها
- 96,873
- مدالها
- 56
- نویسنده موضوع
- مدیرکل
- #1
روی این قفل نوشتند دعا می خواهد
من سپردم به خودش هر چه خدا می خواهد
تو در روزی از روزهای بهمن چشم گشودی، به نظمی سخت عادتت دادند...
در دستت قلمی داری تا طرحی از وجودت را بر روی کاغذ بیاوری، و قلمت آمیخته با عشقی چند ساله میرقصد تا به آخر برساند این ماجرا را
بیابان همنشین شهر شماست، بار دیگر به آوازش گوش بده...دست داغ خورشید که نوازش میکند گونهی صحرا را حس کن و شاید دوباره در دل همین شهر با نجوای باد گرم متولد...
من سپردم به خودش هر چه خدا می خواهد
تو در روزی از روزهای بهمن چشم گشودی، به نظمی سخت عادتت دادند...
در دستت قلمی داری تا طرحی از وجودت را بر روی کاغذ بیاوری، و قلمت آمیخته با عشقی چند ساله میرقصد تا به آخر برساند این ماجرا را
بیابان همنشین شهر شماست، بار دیگر به آوازش گوش بده...دست داغ خورشید که نوازش میکند گونهی صحرا را حس کن و شاید دوباره در دل همین شهر با نجوای باد گرم متولد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش