اشکِ غمّازِ من ار سرخ برآمد چه عجب
خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست
اگر اشکِ چشمِ من از غمِ عشقت سرخ گشته است. جای تعجب نیست، زیرا هیچ پردهدری نیست که از کاری که کرده خود خجل و شرمنده نباشد. سرخ شدن اشک عبارت از خونین شدن آن است. اِسنادِ پردهدری به اشک به سبب این است که سِرِ عاشق را فاش کرده است. حاصلِ سخن اینکه اگر اشکِ چشمم خونین شده است عجب نیست بلکه جزایش همین است و باید بکشد به جهتِ اینکه او است که سِرِ عشق مرا فاش ساخته است.