نقد همراه نقد همراه رمان زنجیر را باور نکن | Mobina.yahyazade / توسط شورای نقد

[N.Karevan❀]

~بسم رب النور~

با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «زنجیر را باور نکن» بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه رمان‌نویسی و چگونگی تغییر...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[A.TAVAKOLI❁]

پست 1

(اولین نکته‌ی حائز اهمیت این است که شروع رمان جدای اینکه با اتفاق ساده‌ای رقم خورده بود، سبک نوشتن ساده‌ای نیز داشت. پاراگراف‌های اول به طور کل پتانسیل این را داشتند که خیلی حرفه‌ای‌تر نوشتنه شوند و در وهله اول پیشنهاد می‌شود از همان خطوط اول روابط را لو ندهید. یا داستان را طوری بچرخانید که مخاطب برداشت‌هایی وراء آنچه اتفاق افتاده است داشته باشد و پس از آن با رو شدن واقعیت جابخورد. دعوا بین کتی و رخساره توانایی ایجاد ابهام بیشتری داشتند و پیشنهاد می‌شود از خط اول همه چیز را بیان نکنید.) سیلی مادر درد داشت، من اما به قول خودش یاغی شده بودم؛ این‌ها دیگر روی من اثری نداشتند...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[N.Karevan❀]

پست #۱۱
اندکی ترس به دلم می‌نشیند؛ کیارش آدم ( بعد از کیارش نیاز به کلمه‌ی آدم نیست یا در صورت استفاده بهتر است بنویسید، کیارش، آدمِ کار‌های سخت نبود) اهل کار سخت نبود حتی اگر بود هم در این دو سالی که کار می‌کرد باز هم نمی‌توانست این مقدار پول، آن هم دلار را به دست بیاورد.
از فکر این‌که دست به کار خلاف زده و در آن راه قدم برمی‌دارد، عرق سردی روی پیشانی‌ام جا خوش می‌کند. حس...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.