تفسیر شعر تفسیر غزل ۷۲ دیوان حافظ

  • نویسنده موضوع SETAYESH.MO
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 6
  • بازدیدها 172
  • کاربران تگ شده هیچ

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
بیت اول

راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست​

راهِ عشق، راهی است که هیچگونه نهایت و پایانی ندارد و در این راه جز تسلیم جان، چاره نیست. یعنی کسی که به راهِ عشق قدم نهاد باید از جان بگذرد تا به مطلوب واصل گردد.
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
بیت دوم

هر گه که دل به عشق دهی خوش دَمی بُوَد
در کار خیر حاجتِ هیچ استخاره نیست​

هر وقت دل به عشق بسپاری، آن زمان، زمانِ خوش است یعنی آن دمی که عاشق می‌شوی بهترین کار است و در کاری که خیر است حاجتِ به هیچ استخاره‌ای نیست. حاصل کلام: دل به عشق دادن یک مصلحت خیر است و در این باره معطلی برای استخاره زدن و تأخیر جایز نیست.
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
بیت سوم

ما را ز منعِ عقل مترسان و می‌بیار
کان شحنه در ولایتِ ما هیچ کاره نیست​

ما را از اینکه عقل مانعِ عاشق شدن است و عشق را منع می‌کند نترسان. می‌ بیاور که در ولایت ما عقل، شحنه‌ای است که لیاقت و شایستگی کار را ندارد یعنی هیچ کاره است. مراد این است که در کارخانه عشق، عقل نفوذ ندارد.
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
بیت چهارم

از چشم خود بپرس که ما را که می‌کشد
جانا گناهِ طالع و جُرمِ ستاره نیست​

از چشم خود سؤال کن که ما را چه کسی می‌کشد یعنی آن که ما را هلاک می‌کند چشم تو است. نه طالع گناهی دارد و نه ستاره جرمی مرتکب شده. پس این همه شکایت ما از چشم تو است و نه از طالع و ستاره.
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
بیت پنجم

او را به چشم پاک توان دید، چون هلال
هر دیده جایِ جلوه آن ماه پاره نیست​

آن جانان را همچون هلال ماه نو فقط با چشمِ پاک می‌توان دید؛ هر چشمی جلوه‌گاهِ آن ماه‌پاره نیست یعنی هرچشمی نمی‌تواند جلوه او را ببیند. یعنی او جسم لطیف است و برای دیدن جسمِ لطیف، چشمِ لطیف بایست. [جلوه = با ناز و فخر راه رفتن]
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
بیت ششم

فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
چون راهِ گنج بر همه کس آشکاره نیست​

راه رندی را غنیمت بشمار، زیرا این نشانِ رندی، چون راهِ گنج برای همه کس واضح و آشکار نیست یعنی این یک سعادت است که، چون دفینه برای هر کس میسر نمی‌شود.
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
بیت هفتم

نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو​

حیرانِ آن دلم که کم از سنگِ خاره نیست​

گریه حافظ به هیچ وجه به تو تأثیر نکرد. از آن دل تو در شگفتم که در سختی کمتر از سنگ خارا نیست. [خاره = سنگ سیاره را گویند، محکم‌ترین سنگ]
 
عقب
بالا