دنباله دار صحبت با شخصیت رمان

[خانوم سین❀]

خانومِ سـین❀
ببینم مایکی جون، آیا به یک لاور جدید احتیاج نداری احیاناً؟! (با عشوه تند پلک می‌زند و کیوتی می‌شود)

اگه خاطرخواهام بذارن چرا که نهاصلنشم خودشیفته نیستم.

 

[Mahdiye sajdeh]

Mahdiye sajdeh
فرهان، چیشد که فکر کردی می‌تونی حریف میکائیل بشی؟
الان احساست چیه که میکائیل حتی با یه بدن داغون و چشم کور تونست دل مهدیه رو ببره؟

باید اعلام کنم فرهان اصلا تو این باغا نیست نکه نباشه ها تو یه باغای بهتره این اسراف دنبال باغ نیست کلا...خودت که خبر اون کلا خل وضعه و خودخواهه

 

[Mahdiye sajdeh]

Mahdiye sajdeh
میکائیل جانم، راز جذابیت و مهربانی شما در چیست؟

راستیتش چشمام زیادی شهلاس احتمالا...
ساچ واووو!! (وی دست به سبیل زشتش می‌زند و برلی خودش چهارقل میخواند تا چشم نخورد

 

[دلبـر که جان فرسود از او]

جانان شـون
هوی هامون، اذیت نمیشی اینقدر خنک و نچسبی؟
ناموسا برو بذار باد بیاد بابااااااااا

جهت درآوردن چشم حسودا

 

[دلبـر که جان فرسود از او]

جانان شـون
پریماه، چیشد که اینقدر ...خول و چندش شدی؟

خواهش میکنم عزیزم. خل و چلی از خودته

 

[L.latifi❁]

من هیچ من نگاه