دنباله دار بهترین خاطره‌ات از مدرسه یا دانشگاه چیه؟

زهـرا دُلاریـᥫ᭡

سرپرست تالار درسی و دانشجویی + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
21/8/19
ارسالی‌ها
6,877
پسندها
9,451
امتیازها
55,373
مدال‌ها
32
سطح
17
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
چالش اینه که بهترین خاطره‌ای که تو مدرسه یا دانشگاه داشتید رو بگید!:day-dreaming:

من که اردوهاش رو دوست داشتم. مخصوصا وقتی برای علوم و نجوم رفتیم.:inlove:
 
امضا : زهـرا دُلاریـᥫ᭡

KHAZAAN

مدیر تالار نقد + گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
895
پسندها
65,499
امتیازها
58,173
مدال‌ها
34
سن
20
سطح
43
 
  • مدیر
  • #2
بهترین خاطره‌ی من از مدرسه مال سال دهممه
فکر کنم تو اردیبهشت ماه سال دهمم بود. معلم زیستمون تو مدرسه یه نمایشگاه راه انداخت بعد ما بچه‌های تجربی تو غرفه‌هاش هرکدوم یکار میکردیم... یسریا از بچه‌ها خون میگرفتن و رو خون یسری ازمایشا میکردن مثلا واسه گروه خونیا اینا... یسریام غرفه‌ی تشریح داشتن هم بدن انسان هم چنتا از حیوونا رو تشریح کردن... یسریام راجب منابع طبیعی توضیح میدادن... یه غرفه‌م مال گیاهای دارویی و فسیلا و این چیزا بود
غرفه‌ی خوردنی و سرگرمیم داشتیم... یه کیکایی اورده بودن که@_@ هنوزم بهش فکر میکنم گشنم میشه =/
بعد از مدرسه‌های پسرونه و دخترونه‌های دیگه دعوت کرده بودن اونام با دانش‌اموزاشون اومده بودن مدرسمون
چنتا از بچه‌های مدرسه هم سازاشونو اورده بودن و کنسرت گذاشته بودن تو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : KHAZAAN

KHAZAAN

مدیر تالار نقد + گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
895
پسندها
65,499
امتیازها
58,173
مدال‌ها
34
سن
20
سطح
43
 
  • مدیر
  • #3
دانشگاه کلا یه ترم رفتم فلن ولی درکل یسری با بقیه دانشجوها رفتیم اتاق فرار خیلی خوش گذشت:big-grin::popcorm1:
 
امضا : KHAZAAN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ryhneae

fatemeh_keshavarzi

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/7/22
ارسالی‌ها
13
پسندها
140
امتیازها
668
مدال‌ها
2
سطح
0
 
  • #4
همش کرونا بود
 

کالادریوس

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
17/6/22
ارسالی‌ها
116
پسندها
253
امتیازها
1,203
مدال‌ها
4
سطح
2
 
  • #5
جن گیری داخل یکی از کلاس هایی که همیشه خالی بود البته بعدش فهمیدن و پدرمونو دراوردن
 
امضا : کالادریوس

Mahtab Rezayat

کاربر سایت
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/2/20
ارسالی‌ها
667
پسندها
7,930
امتیازها
22,873
مدال‌ها
16
سن
18
سطح
12
 
  • #6
یبار معلم دینی‌مون سال دهم، همین پارسال، گفت من چهارشنبه امتحان میگیرم، ما دهم کامپیوتر گفتیم امتحان دانش فنی داریم، ولی گوش نکرد و گفت من امتحانمو میگیرم و شما دانش‌آموزید و باید بخونید هرچی بهتون میگن.
ما دهم کامپیوترا هم سر امتحانش لج کردیم، هیچکدوممون امتحان ندادیم.
همه داشتن امتحان دینی میدادن، ما دهم کامپیوترا اون آخر کلاس، ردیف نشسته بودیم بیکار. انقد معلمه حرص خورد ک نگو!
حتی مدیرم رفت صدا زد. مدیره فک کنم بهش گفته بود زیاد بهشون سخت نگیرید.

بعد امتحانشم بچه‌هایی که داشتن امتحان میدادن میگفتن انقد سخت بوده و فلان...

- خیلی خوب بود واقعا. قدرت دهم کامپیوترو نشون دادیم قشنگ :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : Mahtab Rezayat

meli);

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/11/22
ارسالی‌ها
10
پسندها
243
امتیازها
1,078
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #7
تقلب کردن با کل کلاس (((:
یه بارم من نماینده کلاس بودم به بچه ها کاری نداشتم کلا برای خودشون پارتی میگرفتن
هر چند بعدا سود بردم از این مهربونی هام
 
امضا : meli);

Dark night

مدیر بازنشسته سینما
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/9/21
ارسالی‌ها
2,451
پسندها
18,540
امتیازها
48,373
مدال‌ها
27
سطح
24
 
  • #8
پارسال کلاس نهم، چون از هفتم که وارد مدرسه شدیم کرونا بود هیچ‌جا ما رو نبردن تا پارسال که شاگرد ممتازا و افرادی که تو مسابقات مقام اوردن رو بردن رستوران
هیچی دیگه ماهایی که تو مدرسه بودیم گفتیم چرا با وجود اینکه سه ساله اینجاییم تا سر کدچه ما رو نبردین و اینا
اقا دیدم فایده نداره، القضا روزی که اونا رو بردن رستوران ماها هم امتحان مطالعات داشتیم
ماهم اعتصاب کردیم با دوتا کلاس نهم دیگه، رفتیم وسط مدرسه دایره وار نشستیم و بزن و بکوب و برقص، هفتم و هشتم ها هم عین جن زده ها نگامون میکردن و مونده بودن که ما چرا همچین میکنیم
هیچ دیگه اون‌روز نه امتحان دادیم و نه گذاشتیم معلمی درس بده
 
امضا : Dark night

Thv

مدیر تالار گردشگری + گوینده انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار گردشگری
تاریخ ثبت‌نام
20/9/21
ارسالی‌ها
1,453
پسندها
4,686
امتیازها
24,573
مدال‌ها
20
سطح
12
 
  • مدیر
  • #9
هیچی کلاس هفتم بودیم و عید سال جدید بعدا طی اون جشنی گرفتیم داخل حیاط مدرسه فقط کلاس ما بود بعدا یکی از بچه ها ماهی آورده بود هیچی ماهی مرد
اینا رفتن خالیش کردن تو دسشویی
:458167-d89ed67830efef3653fce584f5cd5ea6::610595-f4fee7d8018d2f5ca10c2e5d7cc88678:
بعدا معلم عربیمون تسلیت گفت، گفت خدا بیامرزه بنده خدا رو
خبر نداشت کجا قبرش کردن
 
امضا : Thv
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها] Madhklf

Madhklf

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/6/20
ارسالی‌ها
346
پسندها
4,682
امتیازها
21,773
مدال‌ها
13
سطح
12
 
  • #10
بهترین خاطره همون روزایی بودن که کلاس تشکیل نمیشد.
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا