متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد نقد سریال ایستگاه یازده (Station Eleven) | برای طرفداران The Leftovers

  • نویسنده موضوع Dark night
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 14
  • بازدیدها 467
  • کاربران تگ شده هیچ

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,070
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #11
از همین رو، ایستگاه یازده دنیایی را تصور می‌کند که در آن انسان‌ها محدودیت‌هایی که هنجارهای اجتماعی برای عشق و بازپروری تعیین کرده‌اند را به‌عنوان راهی بهتر برای پیشرفت همه زیر پا می‌گذارند. حتی اگر ما واقعا گناهکار باشیم، تلاش برای درمانِ دردی که ارتکابِ آن گناه حکم علائمِ جانبی‌اش را داشته است، روشِ سخت‌تر اما بهتری برای حل مشکل در مقایسه با مجازاتِ فرد که روش‌ آسان‌تر اما بی‌فایده‌تری برای حلِ مشکلِ اصلی‌اش است، به نظر می‌رسد. برای مثال، در دنیای ما تایلر به‌عنوان رهبرِ یک فرقه که به‌طور غیرمستقیم باعثِ مرگ آدم‌های بیگناه شده بود، هرگز فرصتِ تجربه‌ی شفابخشِ نقش‌آفرینی در قامتِ هملت را به‌دست نمی‌آورد. درعوض، اتفاقی که در دنیای ما یا دنیای پیش از شیوعِ سریال می‌اُفتاد این بود که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,070
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #12
دلیلش این است که شکستش در محافظت از کیرستن به معنای خ**یا*نت به بنیادین‌ترین هدفش است: کمک کردن. بنابراین، کابوسِ جیوان زمانی بدتر می‌شود که پس از جدایی‌اش از کیرستن چشم باز می‌کند و خودش را در یک زایشگاهِ اضطراری که در یک فروشگاهِ بزرگ برپا شده، پیدا می‌کند (او قبلا با بی‌سیم با یک زنِ غریبه ارتباط برقرار کرده بود و خودش را به دروغ دکتر معرفی کرده بود).

بیدار شدنِ جیوان در محیطی که زنانِ باردار با نگاهی مُلتمسانه و اُمیدوارانه روی کمکِ او برای به دنیا آوردنِ بچه‌هایشان حساب باز کرده‌اند مثل نمک پاشیدن روی زخمش می‌ماند: کسی که خودش را با تمایلش برای کمک کردن تعریف می‌کند در بینِ زنان بی‌شماری قرار گرفته است که او توانایی فراهم کردنِ کمکی را که از او انتظار می‌رود، ندارد. در این نقطه است که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,070
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #13
آغاز این تحول از روی صحنه‌ی یک تئاترِ شکسپیری اشاره‌ی دیگری به نیروی جاذبه‌ی هنر است که اگر خودمان را تسلیمش کنیم، پیدایمان می‌کند و همچون یک سنگ‌تراش شکل‌مان می‌دهد. اتفاقا سریال در پُراحساس‌ترین و شاعرانه‌ترین لحظه‌اش در اپیزود آخر روی این حقیقت تاکید می‌کند که جیوان و کیرستن رابطه‌‌شان را به رابطه‌ی مشترکشان با شکسپیر مدیون هستند: همان‌طور که اگر جیوان و کیرستن هردو در نمایشِ «شاه لیر» حضور نداشتند، هرگز با هم آشنا نمی‌شدند، دیدارِ مجددشان هم پس از اجرای نمایشِ «هملت» در فرودگاه اتفاق می‌اُفتد.

آن‌ها مدتِ بسیار زیادی را با تصور اینکه دیگری گم‌شده یا مُرده است سپری کرده‌اند. نه‌تنها جیوان همیشه با عذابِ وجدانِ ناشی از کوتاهی‌اش در مراقبت از کیرستن گلاویز بوده است، بلکه کیرستن هم همیشه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,070
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #14
برای مثال، در اپیزود هفتم که در آسمان‌خراشِ فرانک جریان دارد، کیرستنِ هشت ساله از جیوان و فرانک می‌خواهد تا یکی از صحنه‌های کامیک‌بوکش را اجرا کنند. هدفِ آن‌ها از اجرای این نمایش این است تا حواسشان را از کاهشِ منابع غذایی‌شان و جداییِ اجتناب‌ناپذیرشان پرت کنند. گرچه جیوان اعتقاد دارد آن‌ها برای بقا باید بُرج را ترک کنند، اما فرانک که معلول است و فکر می‌کند به سربارِ آن‌ها بدل خواهد شد، قصد دارد در بُرج باقی بماند.

با اینکه جیوان اصرار دارد آن‌ها باید هرچه زودتر بُرج را ترک کنند، اما کیرستن و فرانک موفق می‌شوند تا او را راضی کنند تلاشش برای اطمینان از بقایشان را چند روزی برای اجرای نمایشِ کیرستن عقب بیاندازد. نکته این است: اینکه کاراکترها رسیدگی به مشکلاتِ حیاتی و واقعی‌شان را به هوای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,070
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #15
یکی دیگر از جنبه‌های سریال که تفکرِ ساده‌لوحانه‌ی «هنر ناجی ماست» را پیچیده‌ می‌کند، تفسیرِ خطرناکِ تایلر از کامیک‌بوکِ میراندا است. سریال با تایلر که با کامیک‌بوکش همچون یک کتابِ مقدس رفتار می‌کند، روی چگونگی گمراه شدنِ مردم به‌وسیله‌ی هنر متمرکز می‌شود. تایلر از کامیک‌بوکِ میراندا برای تنزلِ دادن تمام پیچیدگی سرسام‌آور و آشفتگیِ سردرگم‌کننده‌ی دنیا به یک توضیحِ زیادی مُرتب، سرراست و صفر و یکی استفاده می‌کند: اگر او تمام بقایای دنیای پیشین را از بین ببرد، از تکرار مجدد دردهایی که مُتحمل شده بود، جلوگیری خواهد کرد. مشکل تایلر این است به‌جای استفاده از کامیک‌بوک میراندا برای فهمیدنِ زندگی با تمام پیچیدگی‌هایش، از آن برای تصدیق برداشتِ یک‌طرفه و کوته‌بینانه‌اش از زندگی سوءاستفاده می‌کند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night
عقب
بالا