گفتگوی آزاد بیاید اینجا رمان‌ها و دلنوشته‌هاتون رو معرفی کنید که هم من بخونم هم بقیه...

  • نویسنده موضوع Armita.sh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 110
  • بازدیدها 4,388
  • کاربران تگ شده هیچ

D.S

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
17/2/22
ارسالی‌ها
195
پسندها
1,128
امتیازها
6,533
مدال‌ها
10
سطح
8
 
  • #101

نقطه آغاز ماست. نقطه‌ای نطلبیده که مراد شد برای من‌وتو

داستان یک دختری که خیلی زود بزرگ شده. کوچه‌بچگیش رو زودتر از همه ترک کرده. دیگه اون کوچه رو به یاد نمیاره. بار محبت روی دوشش سنگینی می‌کنه. تنها راه نجاتش جبرانه!
توی چرخه جبران گیر افتاد. انگار این زندگی که هیچ شباهتی به زندگی نداره، قراره تا ابد براش تکرار بشه.​
 

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,340
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #102
پیشنهاد می‌کنم اگه از معما و بازی با ذهن خوشت میاد بخونیش :sun-bespectacled:


خلاصه:

مرا دوشیزه‌ی سایه‌ها خطاب کن... .

هرجا که باشی در پی‌ تو

سر به کوچه‌های خیس شهر می‌گذارم.

چه اهمیتی دارد اگر درمسیری از جنس ابهام، که انتهایش تو باشی جان به کف برنهم؟




نقطه آغاز ماست. نقطه‌ای نطلبیده که مراد شد برای من‌وتو

داستان یک دختری که خیلی زود بزرگ شده. کوچه‌بچگیش رو زودتر از همه ترک کرده. دیگه اون...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Golbarg

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
11/8/21
ارسالی‌ها
116
پسندها
735
امتیازها
3,753
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #103
اجبار...
یک واژه‌ی پنج کلمه‌ای مملو از درد. کسانی که با اجبار زندگی کردن و می‌کند، جزء عذاب و درد چیزی نکشیدند. آن‌قدر با تحمیل شدن هر چیز کنار آمدن که خواسته‌های خودشان را فراموش کردند.
رمان بازی بی بازیگر داستان دختری به نام مهرا است که تلاش می‌کند، جلوی اجبار‌های پدرش با تمام نا‌توان بودنش باایستد و این‌بار حقش را بگیرد؛ امّا این حق را با معمایی می‌گیرد که نمی‌تواند تصورش را بکند.
دوم...
وقتی حرف مردم مهم باشد تو تقریباً زمین خوردی و بلند نمیشی، وقتی فقط چشمت به دهان مردم باشد زندگی تو نابود می‌شود. داستان زندگی امیروفا روایت از نگاه زنش به دهان و حرف‌های مردم است، مردمی که مُردن نوزاد امیروفا را یک گناه می‌داند که پدر و مادرش با ازدواجشون انجام داده‌اند.
منتظر نگاهتون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Golbarg
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Armita.sh

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,340
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #104
اجبار...
یک واژه‌ی پنج کلمه‌ای مملو از درد. کسانی که با اجبار زندگی کردن و می‌کند، جزء عذاب و درد چیزی نکشیدند. آن‌قدر با تحمیل شدن هر چیز کنار آمدن که خواسته‌های خودشان را فراموش کردند.
رمان بازی بی بازیگر داستان دختری به نام مهرا است که تلاش می‌کند، جلوی اجبار‌های پدرش با تمام نا‌توان بودنش باایستد و این‌بار حقش را بگیرد؛ امّا این حق را با معمایی می‌گیرد که نمی‌تواند تصورش را بکند.
دوم...
وقتی حرف مردم مهم باشد تو تقریباً زمین خوردی و بلند نمیشی، وقتی فقط چشمت به دهان مردم باشد زندگی تو نابود می‌شود. داستان زندگی امیروفا روایت از نگاه زنش به دهان و حرف‌های مردم است، مردمی که مُردن نوزاد امیروفا را یک گناه می‌داند که پدر و مادرش با...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Golbarg

Luna:)

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
28/2/23
ارسالی‌ها
39
پسندها
1,393
امتیازها
7,803
مدال‌ها
6
سطح
8
 
  • #105
خوشحال میشم دلنوشته من رو هم بخونید :466:
 

آل۱۱

مدیریت چت
پرسنل مدیریت
مدیریت چت
تاریخ ثبت‌نام
11/10/22
ارسالی‌ها
638
پسندها
7,619
امتیازها
21,973
مدال‌ها
15
سن
20
سطح
12
 
  • مدیر
  • #106
سلام. رمان درباره‌ی دختری نوجوون هست که وارد دنیایی پر از جادو میشه‌‌. طی اتفاقاتی وسط جنگی که قراره رخ بده گیر میوفته و مجبوره به آکادمی آموزش جادوگری بره..ولی خودش هیچ قدرتی نداره. کلی سوپرایز داره...موضوعشم فقط به این محدود نمیشه. دو رمان تو قالب یک موضوعه
اگه خواستید بخونید
ارسالی در موضوع 'رمان جادوگران تئودور | آل۱۱ کاربر انجمن یک رمان' در حال تایپ - رمان جادوگران تئودور | آل۱۱ کاربر انجمن یک رمان
 

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,340
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #107
خوشحال میشم دلنوشته من رو هم بخونید :466:
سلام. رمان درباره‌ی دختری نوجوون هست که وارد دنیایی پر از جادو میشه‌‌. طی اتفاقاتی وسط جنگی که قراره رخ بده گیر میوفته و مجبوره به آکادمی آموزش جادوگری بره..ولی خودش هیچ قدرتی نداره. کلی سوپرایز داره...موضوعشم فقط به این محدود نمیشه. دو رمان تو قالب یک موضوعه
اگه خواستید بخونید
ارسالی در موضوع 'رمان جادوگران تئودور | آل۱۱ کاربر انجمن یک رمان' در حال تایپ - رمان جادوگران تئودور | آل۱۱ کاربر انجمن یک...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

جغد برفی

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/11/18
ارسالی‌ها
31
پسندها
159
امتیازها
490
مدال‌ها
1
سطح
1
 
  • #108
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Armita.sh

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,340
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #109
درود؛ مطالعه شد :402:
 

P A R I S A

مدیر بازنشسته آوا + نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
23/2/19
ارسالی‌ها
925
پسندها
18,583
امتیازها
40,273
مدال‌ها
31
سطح
28
 
  • #110
تا حالا به این فکر کردید که یهو شب یلدا از خواب بیدار شید و کسیو ببینید که شبیه خودتونه؟!
حدس میزنید کی باشه؟
روح؟ شیطان؟ فرشته؟
تصور کنید بین هفت و نیم میلیارد ادم شما انتخاب شدید برای دیدن کسی که مثل خودتونه!
و جالبیش اینجاست که فقط خودتون اونو میبینید...

خیالی اما واقعی
 
امضا : P A R I S A

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا