متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار بیاید اینجا رمان‌ها و دلنوشته‌هاتون رو معرفی کنید که هم من بخونم هم بقیه...

  • نویسنده موضوع Armita.sh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 110
  • بازدیدها 5,156
  • کاربران تگ شده هیچ

D.S

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
197
پسندها
1,220
امتیازها
8,133
مدال‌ها
10
  • #101

نقطه آغاز ماست. نقطه‌ای نطلبیده که مراد شد برای من‌وتو

داستان یک دختری که خیلی زود بزرگ شده. کوچه‌بچگیش رو زودتر از همه ترک کرده. دیگه اون کوچه رو به یاد نمیاره. بار محبت روی دوشش سنگینی می‌کنه. تنها راه نجاتش جبرانه!
توی چرخه جبران گیر افتاد. انگار این زندگی که هیچ شباهتی به زندگی نداره، قراره تا ابد براش تکرار بشه.​
 

Armita.sh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار تیزر رمان
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,399
پسندها
20,101
امتیازها
46,373
مدال‌ها
42
سن
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #102
پیشنهاد می‌کنم اگه از معما و بازی با ذهن خوشت میاد بخونیش :sun-bespectacled:


خلاصه:

مرا دوشیزه‌ی سایه‌ها خطاب کن... .

هرجا که باشی در پی‌ تو

سر به کوچه‌های خیس شهر می‌گذارم.

چه اهمیتی دارد اگر درمسیری از جنس ابهام، که انتهایش تو باشی جان به کف برنهم؟




نقطه آغاز ماست. نقطه‌ای نطلبیده که مراد شد برای من‌وتو

داستان یک دختری که خیلی زود بزرگ شده. کوچه‌بچگیش رو زودتر از همه ترک کرده. دیگه اون...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

mseh

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
129
پسندها
800
امتیازها
5,003
مدال‌ها
6
  • #103
اجبار...
یک واژه‌ی پنج کلمه‌ای مملو از درد. کسانی که با اجبار زندگی کردن و می‌کند، جزء عذاب و درد چیزی نکشیدند. آن‌قدر با تحمیل شدن هر چیز کنار آمدن که خواسته‌های خودشان را فراموش کردند.
رمان بازی بی بازیگر داستان دختری به نام مهرا است که تلاش می‌کند، جلوی اجبار‌های پدرش با تمام نا‌توان بودنش باایستد و این‌بار حقش را بگیرد؛ امّا این حق را با معمایی می‌گیرد که نمی‌تواند تصورش را بکند.
دوم...
وقتی حرف مردم مهم باشد تو تقریباً زمین خوردی و بلند نمیشی، وقتی فقط چشمت به دهان مردم باشد زندگی تو نابود می‌شود. داستان زندگی امیروفا روایت از نگاه زنش به دهان و حرف‌های مردم است، مردمی که مُردن نوزاد امیروفا را یک گناه می‌داند که پدر و مادرش با ازدواجشون انجام داده‌اند.
منتظر نگاهتون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Armita.sh

Armita.sh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار تیزر رمان
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,399
پسندها
20,101
امتیازها
46,373
مدال‌ها
42
سن
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #104
اجبار...
یک واژه‌ی پنج کلمه‌ای مملو از درد. کسانی که با اجبار زندگی کردن و می‌کند، جزء عذاب و درد چیزی نکشیدند. آن‌قدر با تحمیل شدن هر چیز کنار آمدن که خواسته‌های خودشان را فراموش کردند.
رمان بازی بی بازیگر داستان دختری به نام مهرا است که تلاش می‌کند، جلوی اجبار‌های پدرش با تمام نا‌توان بودنش باایستد و این‌بار حقش را بگیرد؛ امّا این حق را با معمایی می‌گیرد که نمی‌تواند تصورش را بکند.
دوم...
وقتی حرف مردم مهم باشد تو تقریباً زمین خوردی و بلند نمیشی، وقتی فقط چشمت به دهان مردم باشد زندگی تو نابود می‌شود. داستان زندگی امیروفا روایت از نگاه زنش به دهان و حرف‌های مردم است، مردمی که مُردن نوزاد امیروفا را یک گناه می‌داند که پدر و مادرش با...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mseh

Luna:)

نو ورود
سطح
8
 
ارسالی‌ها
36
پسندها
1,360
امتیازها
7,803
مدال‌ها
6
  • #105
خوشحال میشم دلنوشته من رو هم بخونید :466:
 

آل۱۱

مدیر بازنشسته
سطح
16
 
ارسالی‌ها
652
پسندها
8,028
امتیازها
24,973
مدال‌ها
16
سن
20
  • #106
سلام. رمان درباره‌ی دختری نوجوون هست که وارد دنیایی پر از جادو میشه‌‌. طی اتفاقاتی وسط جنگی که قراره رخ بده گیر میوفته و مجبوره به آکادمی آموزش جادوگری بره..ولی خودش هیچ قدرتی نداره. کلی سوپرایز داره...موضوعشم فقط به این محدود نمیشه. دو رمان تو قالب یک موضوعه
اگه خواستید بخونید
ارسالی در موضوع 'رمان جادوگران تئودور | آل۱۱ کاربر انجمن یک رمان' در حال تایپ - رمان جادوگران تئودور | آل۱۱ کاربر انجمن یک رمان
 

Armita.sh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار تیزر رمان
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,399
پسندها
20,101
امتیازها
46,373
مدال‌ها
42
سن
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #107
خوشحال میشم دلنوشته من رو هم بخونید :466:
سلام. رمان درباره‌ی دختری نوجوون هست که وارد دنیایی پر از جادو میشه‌‌. طی اتفاقاتی وسط جنگی که قراره رخ بده گیر میوفته و مجبوره به آکادمی آموزش جادوگری بره..ولی خودش هیچ قدرتی نداره. کلی سوپرایز داره...موضوعشم فقط به این محدود نمیشه. دو رمان تو قالب یک موضوعه
اگه خواستید بخونید
ارسالی در موضوع 'رمان جادوگران تئودور | آل۱۱ کاربر انجمن یک رمان' در حال تایپ - رمان جادوگران تئودور | آل۱۱ کاربر انجمن یک...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

جغد برفی

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
31
پسندها
173
امتیازها
490
مدال‌ها
1
  • #108
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Armita.sh

Armita.sh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار تیزر رمان
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,399
پسندها
20,101
امتیازها
46,373
مدال‌ها
42
سن
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #109
درود؛ مطالعه شد :402:
 

P A R I S A

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
915
پسندها
18,570
امتیازها
40,273
مدال‌ها
31
  • #110
تا حالا به این فکر کردید که یهو شب یلدا از خواب بیدار شید و کسیو ببینید که شبیه خودتونه؟!
حدس میزنید کی باشه؟
روح؟ شیطان؟ فرشته؟
تصور کنید بین هفت و نیم میلیارد ادم شما انتخاب شدید برای دیدن کسی که مثل خودتونه!
و جالبیش اینجاست که فقط خودتون اونو میبینید...

خیالی اما واقعی
 
امضا : P A R I S A

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا