متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مطالب جالب مطالب جالب | بهترین تکست‌ها

  • نویسنده موضوع Rigina
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 89
  • بازدیدها 1,067
  • کاربران تگ شده هیچ

اِنزوا؛

مدیر بازنشسته
سطح
14
 
ارسالی‌ها
2,142
پسندها
5,477
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #61
«به هرحال درد هرزخمی یک روزی فروکش می کند و ما دوباره آماده میشویم، برای یک مقاومتِ دیگر.»
واچلیا
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

اِنزوا؛

مدیر بازنشسته
سطح
14
 
ارسالی‌ها
2,142
پسندها
5,477
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #62
دیدم که از دستت عصبانی نیستم؛ دلشکسته نیستم؛ قهر نیستم؛ خلاصه اینکه من دیگر باتو هیچ چیز نیستم.
جمال ثریا
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

اِنزوا؛

مدیر بازنشسته
سطح
14
 
ارسالی‌ها
2,142
پسندها
5,477
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #63
بزرگ ترین و شدیدترین آسیب روحی زخم خوردن از کسانی است که انتظار داشتیم از ما محافظت و پشتیبانی کنند.
سو‌‌‌جانسن
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

اِنزوا؛

مدیر بازنشسته
سطح
14
 
ارسالی‌ها
2,142
پسندها
5,477
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #64
من و همسالانم جوانی نکرده پیر می‌شویم. گفتم: آینده پاداش این مشقتها را خواهد داد. گفت: سالهایی را که از دستمان رفته چه کسی به ما پس می‌دهد؟
سیمون دوبوار
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

اِنزوا؛

مدیر بازنشسته
سطح
14
 
ارسالی‌ها
2,142
پسندها
5,477
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #65
نمی دانم چه میخواهم بگویم؛ غمی در استخوانم می گدازد.
اما هنوز صبرِ من، به قامت بلندِ آرزوست.
هوشنگ ابتهاج
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

اِنزوا؛

مدیر بازنشسته
سطح
14
 
ارسالی‌ها
2,142
پسندها
5,477
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #66
ما مثل آن دیوار ها هستیم؛
درهم شکسته، بدون هیچ قشنگیِ چشم گیری، اما هنوز سرپا...
حقیقت ندارد برادر؟
خالد حسینی
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

اِنزوا؛

مدیر بازنشسته
سطح
14
 
ارسالی‌ها
2,142
پسندها
5,477
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #67
چه خوب بود که آدمی میتوانست وقتی درد و مصیبتی دارد، ماه ها بخوابد و چندین ماه بعد، آسوده و تازه نفس از خواب برخیزد.
رومن رولان
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

اِنزوا؛

مدیر بازنشسته
سطح
14
 
ارسالی‌ها
2,142
پسندها
5,477
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #68
قلب من به این امید می‌تپد که تو هستی، تویی وجود دارد که من می‌توانم آن را ببینم؛ او را ببوسم، او را در آغوش خود بفشارم و او را احساس کنم.
احمد شاملو
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

اِنزوا؛

مدیر بازنشسته
سطح
14
 
ارسالی‌ها
2,142
پسندها
5,477
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #69
شاید رد شدن از آنها که می‌شناسیم و دوستشان داریم احساس گناه می‌آورد. حتی وقتی آرزوهایمان را به ویرانی بکشانند و ما را در فضایی تاریک، سرگردان رها کنند.
مژگان شعرباف
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

اِنزوا؛

مدیر بازنشسته
سطح
14
 
ارسالی‌ها
2,142
پسندها
5,477
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #70
او نگفت دوستت دارم،
اما نامه اش را اینگونه تمام کرد:
بال تو را میبوسم پرنده‌ی قلبم
فرانتس کافکا
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا