متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد شورا نقد شورای رمان نغمه‌های خونین شب | Mikayla / توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع M.Fakher
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 609
  • کاربران تگ شده هیچ

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,821
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #1
«ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ»

992864_e143993937d404411ab76a4f6763da13.jpg

«نوشتن چونان گیاهیست که رشد آن وابسته به نقد است، نقدی که قلم را پر و بال می‌دهد.»

سلام خدمت شما نویسندگان گرامی.

نویسنده‌ی رمان
«نغمه‌های خونین شب» رمان شما نقد شد. این کار به سبب این‌که نویسندگان عزیز یک رمان با نقاط ضعف و قوت رمان خود آشنا شوند و قلم خود را ارتقا دهند.
در صورت نقد شدن توسط شورا نویسنده موظف است ایرادات رمان خود را رفع کند و بعد از آن به مدیران نقد اطلاع دهد.
اگر سؤالی در رابطه با موارد ذکر شده در نقد دارید، به مدیران نقد اطلاع دهید و از بحث و جدل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M.Fakher

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,821
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #2
این رمان تا پست 75 نقد شده
نغمه‌های خونین
عنوان
نغمه‌های خونین شب یک عنوان متشکل از سه کلمه است, کلمه‌هایی که جدید نیستند و در کنار هم نیز ترکیبشان در حدی که باید جذاب نیست چرا که چنین ترکیب‌هایی را برای عنوان‌هایی با محتوای وجود خون‌آشام زیاد دیده‌ایم, تنها با دیدن دو واژه‌ی "خونین" و "شب" که معنای هردوی آن‌ها مشخص است خواننده می‌تواند با دیدن نام حدس بزند که محتوای رمان در خصوص خون‌آشامان و نزاع‌های آن‌ها باشد اما ارتباطش با سایر موجوداتی که در رمان گفته شده از قبیل شیاطین و روح‌خوار و سایر موجودات کمتر است به همین دلیل ارتباط عنوان با محتوا در حدی که باید کافی نیست مگر اینکه در پست‌های آینده مشخص شود که منظور از نغمه‌های خونین شب چیزی فراتر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M.Fakher
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Mikayla

Z.MOSLEH❁

کاربر قابل احترام
سطح
23
 
ارسالی‌ها
1,570
پسندها
14,924
امتیازها
35,373
مدال‌ها
34
سن
18
  • #3
به نام خدایی که بر ذات وی
محال است هرگز برد عقل پی

نقد شورای رمان نغمه‌های خونین شب
نویسنده: Mikayla Mikayla

[این نقد، تا مطالعه‌ی پست 75# تنظیم شده است.]

عنوان
نغمه‌های خونین شب؛ آوازهای خونینی که در شب خوانده یا شنیده می‌شوند. عنوانی ترکیبی، متشکل از سه کلمه‌ی "نغمه" به معنای سرود، ندا و آواز، "خونین" به معنای خونی و خون‌آلود و "شب" به معنای شامگاه، زمان بین غروب تا طلوعِ خورشید. این کلمات که اکثراً هم به گوش مخاطب آشنا هستند کنارِ هم، ترکیبی نه‌چندان جدید را به وجود آورده‌اند که از لحاظ ارتباط با ژانرهایتان، چندان در سطح مناسبی نیست. شاید بشود از روی محتوا، "شب" را به ساعت فعالیت خون‌آشام‌ها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Mikayla

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
574
پسندها
4,230
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • محروم
  • #4
ایچیرو به سراغ قتل یکی دیگر از خون‌آشام‌ها رفت و او را به قتل رساند
این مورد رو با ابهام نوشتم. باید اصلاحش کنم. اول از همه اینکه اوسوگی ریمارو که لبه‌ی پنجره به قتل رسید، خون‌آشام نبود. یکی از اعضای یاکوزا بود.
(یاکوزا باند های متفاوتی توی ژاپن داره.)

برادرش هاچیرو خبر رساند
تکذیب می‌کنم. اشتباه نوشتی. جیرو برادر دوقلوی ایچیرو بود که خبر رو رسوند.

کارکترها در کشور چین ایفای نقش می‌کنند
بازم تکذیب می‌کنم. ژاپن الان لوکیشن اصلیه. جایی که قصه‌ی پادشاه خون‌آشاما هست هم کشور والاکیاست یا همون رومانی امروزی. ریکی هم تو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

Nafise amirlatifi

پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,059
پسندها
13,824
امتیازها
33,373
مدال‌ها
20
  • مدیر
  • #5
نقد رمان نغمه‌های خونین شب
(تا پست ۷۵)
توجه! این نقد صرفاً جهت پیشرفت و همراهی با نویسنده جانم است. شوخی‌ها و مزاح‌های بنده نیز، برای عوض کردن روحیه و شیرین کردن طعم نسبتاً گس نقد می‌باشد. باشد که نویسنده مارا دوست خود دانسته و به دل نگیرد.
عنوان
سه کلمه به دست نویسنده‌ی خوش ذوقمون باهم ترکیب شدن، نشستن کنار هم و ماحصل کار شده نغمه‌های خونین شب. با اینکه نگاه اول به این عنوان بهمون میگه موضوع رمان فانتزیه اما این سه کلمه با ریشه‌ی فارسی، از این هم‌نشینی اونقدرام راضی به نظر نمیان. نغمه که داره آوازشو میخونه، خونین هم که میخواد بگه حاجی ما تو داستان یه سری خون آشام داریم. خونین داره تلاششو میکنه‌ها اما...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Nafise amirlatifi

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,821
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #6
این مورد رو با ابهام نوشتم. باید اصلاحش کنم. اول از همه اینکه اوسوگی ریمارو که لبه‌ی پنجره به قتل رسید، خون‌آشام نبود. یکی از اعضای یاکوزا بود.
(یاکوزا باند های متفاوتی توی ژاپن داره.)


تکذیب می‌کنم. اشتباه نوشتی. جیرو برادر دوقلوی ایچیرو بود که خبر رو رسوند.
خدایی الان داری سر اسم با من بحث می‌کنی؟ :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
چرا ایراد های بنی اسرائیلی میگیری نقد رو دریاب خب
بازم تکذیب می‌کنم. ژاپن الان لوکیشن اصلیه. جایی که قصه‌ی پادشاه خون‌آشاما هست هم کشور والاکیاست یا همون رومانی امروزی. ریکی هم تو قسمتی که داشت دست‌خط پادشاه رو تو گریمور ممنوعه میخوند، به این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M.Fakher

Mikayla

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
574
پسندها
4,230
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • محروم
  • #7
نویسنده‌ی قشنگم تو خیلی ذهن قوی‌ای داری بیا و یه کاری کن بین عنوان با ژانر عاشقانه و تراژدی‌ای که نوشتی هم ارتباط باشه
ممنون بابت تعریفت اما عاشقانه یکم جلوتر شروع میشه. باید اول راجع به شخصیت ها مقدمه چینی میکردم تا قابلیت ملموس شدن رو پیدا کنه.
مجهولات خلاصه زیاد بود و معلومات کم. یعنی تا اینجای داستان انگار یه سری جملات بی هدف از هر فصل رو آورده بودی و خب کنارهم گذاشتن این جملات نتونست خلاصتو جذابش کنه. با اینکه توی متنت تعادل ادبی بود یعنی جملاتی که نوشتی با نثر رمانت هماهنگ بود اما میخوام بگم شاید مخاطبی از بیرون بیاد در رمانتو وا کنه با خوندن خلاصه پشیمون بشه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Nafise amirlatifi

پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,059
پسندها
13,824
امتیازها
33,373
مدال‌ها
20
  • مدیر
  • #8
ممنون بابت تعریفت اما عاشقانه یکم جلوتر شروع میشه. باید اول راجع به شخصیت ها مقدمه چینی میکردم تا قابلیت ملموس شدن رو پیدا کنه
مطمئنم که عاشقانه جلوتر شروع میشه ولی دیره. همیشه سعی کن ژانرها یه رنگ و بویی از خودشون نشون بدن مثلا اول فانتزی رو تموم نکن تازه بعدش بری سراغ عاشقانه، مخلوط وار بنویس
ممنونم از تذکرت. سعی میکنم خلاصه رو دوباره بنویسم تا چیز بهتری از آب در بیاد ولی موقعی که رمانم داشت تائید میشد گفتن که باید ازش بزنی چون مقدارش زیاده
نمیخواد زیاد بنویسی فقط جملات رو جوری کنارهم بذار که مفهوم‌پیدا کنه زیاد ننوشته هم قبولت داریم بابا:)

[QUOTE="Mikayla, post: 1444686...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Nafise amirlatifi
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها] Mikayla

Mikayla

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
574
پسندها
4,230
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • محروم
  • #9
اگه میخوای احساسات رو قوی‌تر برسونی چندتا رمان قوی با ژانر اصلی عاشقانه بخون. فیلم‌های عاشقانه بیشتر ببین. اصن بشین فیلم هندی ببین اونجا که شاهرخ خان توسط کاجول تیر میخوره رو هی بزن عقب از اول نگاه کن اشک بریز:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:. خلاصه درونتو منقلب کن دیگه
اسم فیلم هندی نیار که کهیر می‌زنم! مخصوصاً با اون اکشن های مزخرفش که منو یاد یه هفته موندن روی هوا تو کارتون سوباسا میندازه! لامصب انگار خارج از زمین فیلم بازی میکنن.
آره ولی آکامه رو که دوست داره درسته؟ از ربوده شدنش ناراحت و مضطربه باید یجوری نشونش بده نمیگم های های تو بغل سوزومی گریه کنه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

عقب
بالا