دنباله دار اسکار بهترین خرابکاری سال

  • نویسنده موضوع I'm.JãS❀
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 28
  • بازدیدها 1,501
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

MehrDãd.K

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
28/4/17
ارسالی‌ها
1,234
پسندها
70,714
امتیازها
61,573
مدال‌ها
27
سطح
43
 
  • #21
کره رو با جلدش گذاشتم تو ماکروی، جرقه زد ...
مال خیلی وقت پیشه، بچه بودم، به شدت ترسیدم..
 

Zhina

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/8/18
ارسالی‌ها
273
پسندها
10,969
امتیازها
27,613
مدال‌ها
13
سطح
19
 
  • #22
یه بارم مامان مامانم شیش ساعت داشت انار دون میکرد با پسر خالم داشتیم مثل سگ و گربه دنبال هم میکردیم که با سر رفتیم تو کل انار هایی که مامان بزرگم دون کرده بود ماماپ بزرگم جیغی زد و یه کوچولو فقط یه کوچولو ها مدیونید فکر کتید زیاد زدمون نه بابا یه کوچولو بود بعدش مجبورمون کرد با دایی کوچیکم و پسر خالم بشینیم انار دون کنیم ماهم گفتیم تو برو ما خودمون همش رو دون میکنیم هیچی تا اون رفت بیرون ما یکی دون میکردیم دوتا میخوردیم هیچی دیگه آخرشم فقط تونیستیم چهار تا ظرف انار دون کنیم و بازم کتک خوردیم

کلا نصف عمر من با کتک خوردن گذشت اونم ناحق مگه نه من اینقدر دختر مظلومیم نگو بوخودا
 
امضا : Zhina

Zhina

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/8/18
ارسالی‌ها
273
پسندها
10,969
امتیازها
27,613
مدال‌ها
13
سطح
19
 
  • #23
یه بار با پسرخالم ذغال پودر کردیم ریختیم رو سر همسایمون لا مصب کچل بود کلشم برق میزد هیچی دیگه خاله بزگم دید و تو اتاق زندانی مون کرد ماهم نامه نوشتیم تا اومدیم از پنجره بریم بیرون دوباره خالم اومد مارو زندانی کرد
 
امضا : Zhina

Vαмpιre

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
27/5/18
ارسالی‌ها
256
پسندها
6,292
امتیازها
22,273
مدال‌ها
3
سطح
0
 
  • محروم
  • #24
چهارشنبع اخر سال بود سره کوچه بودم پدر با ماشینه دوستش اومده بود خونه من نشناختم ماشینو درو ک باز کرد داشت پیاده میشد یه کپسول پرت کردم زیره پاش:///بعدش ....بعدشو دیگه خودتون تصور کنید دیگه چ بلایی سره من اوردش...
 
امضا : Vαмpιre

Armin

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
6/12/18
ارسالی‌ها
5
پسندها
773
امتیازها
3,590
سطح
0
 
  • محروم
  • #25
پیامی که برا عشقم میفرستادمو فرستادم برا یکی از دخترای هم کلاسی
 

miss_rahil

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/11/17
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,005
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #26
اینکه حواسم نبود فیلمی روشن بود هیجان داشتا بعد بابام چای خواست من رفتم درست کنما حواسم با فیلمه بود بجای شکر نمک ریختم توی چای
 
امضا : miss_rahil

iTs_MãeDe

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
9/10/18
ارسالی‌ها
1,179
پسندها
22,547
امتیازها
42,073
مدال‌ها
19
سن
20
سطح
28
 
  • #27
نصف شب اومدم پنجره رو باز کنم دستم خورد ب دکوری دکوری خورد ب گلدون. گلدون شکست دکوری افتاد زمین سالم موند. بعد تیکه های شکسته گلدون ریخت رو تختم و من همزمان ک خ ریلکس با MehrDãd.K MehrDãd.K حرف میزدم داشتم فک میکردم شاید اگ غلت نزنم و اون تیکه ها فرو نرن توم؛ میتونم بخوابم
 
امضا : iTs_MãeDe

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/3/20
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,623
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
سن
19
سطح
33
 
  • #28
توی ازمونی که خیلی برام مهم بود قبول شدم! اومدم برم گپ دوستام ک بهشدن خبر بدم اشتباهی رفتم توی گپی که معلما بودن!ـخلاصه کلی ایموجی رقص فرستادم کلی ادای شعر خوندن و رقصیدن رو توی نوشتهدهام نشون دادم فرستادم!
بعد اف شدم و یه ساعت بعد انلاین شدم دیدم همه ایموجی تعجب گذاشتن دیدم گپ گپه دوستام نیس!!!!!! گپ دبیراااااااس!
دبیرام یکی یکی اومدن پیوی ازمون چی؟؟؟؟
چقد قر میدی! خلاصه کل معلما فهمیدن و البته ابرومم رف کلی ایموجی خنده برام فرستادن
 
امضا : NARGES AMIRI

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/3/20
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,623
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
سن
19
سطح
33
 
  • #29
یه بار داشتم خارجی میرقصیدم
هواسم نبود که در خونه بازه و قراره پسر عموم بیاد که باهم بیرون!
منم توی حس و حال خودم یهو اهنگ که تموم شد دیدم یکی دارع دست میزنع!
شب قبلشم جن گیر دیدم که دست میزد!
از ترررررس یهویی جیغ گوش خراش کشیدم ک پسر عموم از ترسش پاش گیر کرد به لپه مبل و دنگگگگگگ خورد زمین که باید با کاردک جمش میکردی!
خلاصه خلاصه بگم توی اون رقص من کم نزاشته بودمـ
و هنوزه ک هنوزه بروم میارههههه
 
امضا : NARGES AMIRI
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا