- ارسالیها
- 667
- پسندها
- 22,111
- امتیازها
- 42,073
- مدالها
- 23
یه بار مامانم دیگ آش دوغ رو به من سپرد و خودش بیرون رفت تا چیزی بخره.
منم خسته شدم گازو کم کردم نشستم یه جا تا بیاد بعد ادامه همزدنم رو برم.
چون صدای آهنگ زیاد بود نشنیدم و دوغ سر رفت و آشپزخونه پر از دوغ شد.
من از اون دخترایی نیستم که با هم چند تا کار انجام میدن.
به خدا بوی سوختی نیومد. :(
منم خسته شدم گازو کم کردم نشستم یه جا تا بیاد بعد ادامه همزدنم رو برم.
چون صدای آهنگ زیاد بود نشنیدم و دوغ سر رفت و آشپزخونه پر از دوغ شد.
من از اون دخترایی نیستم که با هم چند تا کار انجام میدن.
به خدا بوی سوختی نیومد. :(