فال شب یلدا
ENFP پیکارگر | ENFP
- نویسنده موضوع Amin~
- تاریخ شروع
- پاسخها 475
- بازدیدها 7,025
-
- برچسبها
- enfp mbti تست شخصیتشناسی تستهای شخصیتی
- کاربران تگ شده هیچ
- ارسالی‌ها
- 6,051
- پسندها
- 41,313
- امتیازها
- 84,376
- مدال‌ها
- 76
enfp said :
از نظر تو من بچه ام و ثبات لازم ندارم و همش تو گذشته ام همه ی اینا درست اما میدونی توهم فقط درگیر جمع کردن جزییاتی هستی که با قلبت جمعشون نکردی و فقط خواستی به خودت ثابت کنی که آدمایی مثل من همشون شبیه همن؟وقتی تو یه موقعیت خاصی یه سری حرفا رو شنیدی نمیتونی در مورد من اینقدر راحت نظر بدی از نظر خودت خیلی بهم فرصت دادی حرفی ندارم حتما همین طور بوده، اما تو قلب منو ندیدی فقط اون چیزی رو دیدی که دنبالش بودی و مثل همه منو سطحی دیدی.
ولی تو بهم نشون دادی که من میتونم پیش تو خودم باشم و اینو هرگز نباید درک میکردم.چون اینطوری دل کندن از همه چیزو برام سخت کردی.تو نمیدونی چقدر دوستت دارم،چون سرت شلوغ بود، چون نمیتونستم راحت حرفامو بزنم...
از نظر تو من بچه ام و ثبات لازم ندارم و همش تو گذشته ام همه ی اینا درست اما میدونی توهم فقط درگیر جمع کردن جزییاتی هستی که با قلبت جمعشون نکردی و فقط خواستی به خودت ثابت کنی که آدمایی مثل من همشون شبیه همن؟وقتی تو یه موقعیت خاصی یه سری حرفا رو شنیدی نمیتونی در مورد من اینقدر راحت نظر بدی از نظر خودت خیلی بهم فرصت دادی حرفی ندارم حتما همین طور بوده، اما تو قلب منو ندیدی فقط اون چیزی رو دیدی که دنبالش بودی و مثل همه منو سطحی دیدی.
ولی تو بهم نشون دادی که من میتونم پیش تو خودم باشم و اینو هرگز نباید درک میکردم.چون اینطوری دل کندن از همه چیزو برام سخت کردی.تو نمیدونی چقدر دوستت دارم،چون سرت شلوغ بود، چون نمیتونستم راحت حرفامو بزنم...
امضا : Seta~
- ارسالی‌ها
- 6,051
- پسندها
- 41,313
- امتیازها
- 84,376
- مدال‌ها
- 76
مراحل مووان یک Enfp:
در مرحله اول فقط سعی میکنه درستش کنه و تو همون لحظه اول برگرده ولی وقتی ببینه نمی‌شه قشنگ پنیک میکنه. بازم ناامید نمی‌شه و سعی میکنه با حرف حلش کنه و اگه مطمئن شه کات کردن و برگشتی درکار نیست وارد یک مرحله طولانی اشک‌ریزی میشه. اینجوری که دوست صمیمیش رو دعوت میکنه خونشون و شیش ساعت متوالی باهم گریه می‌کنن. احتمالا کل مدت هم درمورد این حرف می‌زنن که چرا کات شد و چی شد و دلیل‌های عجیب غریب براش پیدا می‌کنن. تهش هم احتمالا طرف یهویی از چشمش میوفته و فحشش می‌ده و فراموش میشه.
در مرحله اول فقط سعی میکنه درستش کنه و تو همون لحظه اول برگرده ولی وقتی ببینه نمی‌شه قشنگ پنیک میکنه. بازم ناامید نمی‌شه و سعی میکنه با حرف حلش کنه و اگه مطمئن شه کات کردن و برگشتی درکار نیست وارد یک مرحله طولانی اشک‌ریزی میشه. اینجوری که دوست صمیمیش رو دعوت میکنه خونشون و شیش ساعت متوالی باهم گریه می‌کنن. احتمالا کل مدت هم درمورد این حرف می‌زنن که چرا کات شد و چی شد و دلیل‌های عجیب غریب براش پیدا می‌کنن. تهش هم احتمالا طرف یهویی از چشمش میوفته و فحشش می‌ده و فراموش میشه.