طنز حرف های نمکی (جامع میم و تکست طنز)
- نویسنده موضوع afson^_^
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 377
- بازدیدها 9,070
- کاربران تگ شده هیچ
- وضعیت
- تاریخ ثبت‌نام
- 11/1/23
- ارسالی‌ها
- 4,084
- پسندها
- 9,534
- امتیازها
- 41,473
- مدال‌ها
- 25
سطح
19
یادش بخیر
یه زمانی تو مدرسه با دوستمون
هماهنگ می کردیم که : تو اجازه بگیر برو بیرون منم ۲دقیقه دیگه میام !
بعد معلم عقده ای می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو … من که حلالشون نمی کنم ):
یه زمانی تو مدرسه با دوستمون
هماهنگ می کردیم که : تو اجازه بگیر برو بیرون منم ۲دقیقه دیگه میام !
بعد معلم عقده ای می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو … من که حلالشون نمی کنم ):
- تاریخ ثبت‌نام
- 11/1/23
- ارسالی‌ها
- 4,084
- پسندها
- 9,534
- امتیازها
- 41,473
- مدال‌ها
- 25
سطح
19
با خالم اینا رفتیم شمال تو جاده چالوس دماغمو از شیشه بیرون کردم یه نفس بکشم،بابام تو ماشین خالم اینا بود
زنگ زد بهم گف : اون آرنج لامصبو ببر داخل ،الان علیل میشی میوفتی رو دستمون :)
زنگ زد بهم گف : اون آرنج لامصبو ببر داخل ،الان علیل میشی میوفتی رو دستمون :)
- وضعیت
